رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ مرداد ۹, پنجشنبه

1) امروز ممد آقا ديداري خيلي مهم داشت با نمي دانم كدام مقام سوداني ، شكر خدا دارن صادر ش مي كنن فقط خداكنه همشو صادركنن
2) اين اعتصاب غذاي دانشجوهاي بيچاره عجيب دست كم گرفته شده ،به خداخيلي مشكله اينطوري دوام آوردن ،بي هيچ اميدي به نتيجه اي ملموس و اينگونه گمنام جنبش را به پيش بردن البته شنيده شده ظاهرا اينها بايد پا يينشان را هم ببندند تا دلمان به رحم آيد
3) نمي دونم چه جوري وكي ولي حسابي اخته مان كرده اند، نشادر گراني ،افول فرهنگي ، آشفتگي رواني و 6 مليون معتادو 5 مليون بيكارو صادرات دخترهاي ايراني، هيچكدام رگ غيرت اين جماعت را خوني نبوده است


4) توي اين چند صد نماينده مجلس تنها فاطمه حقيقت جو بود كه نشان داد گشن است ودلير ،آقاي مرتضوي عزيز هم گويا قصد
دارند ايشان را اخته كنند (گويا دم و دستگاه رو براي خودشان احتياج دارند!!)
5) به اون عزيزي كه از كانادا توي اين كلبه نوساز والبته نمور آمده است خير مقدم مي گويم ، نشاني بديد از شرمندگي دربيام
6) و اما نگاه جامعه شناسي هفته (كه اگه يادم بمونه هر شب جمعه خزعبلي مي نگاريم) :يك پنج شنبه معمولي ، مثل همه پنج شنبه هاي ديگر كه پراست از آدمهاي نقاب دارو پرتزوير ،آدمهايي گم كرده خويش كه در مشتي پشم قايم شده اند، امروزها در ايران عابران با چشماني غمزده به هم علامت مي دهند ، با چشماني غمزده و خسته از جور روزگار نعلين فرياد مي كنندو چه ترسي در دل اين ملت فروكرده اند از بي رحمي خويش
اين هفته كه گذشت سعيد ديگري متولد شد ، با نوشتن آشتي كرد و تازه فهميد اين قلم چه سنگ شده است و تازه وقتي مرور ميكني ميفهمي
7)ترديد ژاپن در سرمايه گذاري در ايران را كه مطلع شديد، در واقع حكومت ژاپن در اين مردد است كه اين آقايان مي مانند يا نه ، مي بينيد كه ما ملتي غير پيش بيني هستيم وگرنه موسسات پژوهشي چشم باريك ها به دادشان مي رسيد،در واقع ما درفشارهاي طاقت فرسا ناگهان جهت عوض مي كنيم پس حالا فقط فشار براي اتحاد(با پوزش از رضا خوشگله به خاطر اين گوشتخلي ) در راستاي همين سياست همشهريان آزاده مي بايست تا آنجا كه مي تواننداز هم بچابند(همان كاري را كه مي كنند
ادامه دهند ) براي هم بزنند و پدر هم را درآورندو البته دروغ را كه ديگر همه بلدند (راستي نكند اين نعلين به پاها هم انقلابي هستند و ما خبر نداريم)
7) اين مطلب عينا از سايت اخبار روز درآمده : (ايرانيان از گزينش رهبر گريزانند، وليكن خيزش بي رهبر نيست)
نتيجه آنكه ملت از خيزش گريزانند ...
و اما چرا ؟

چرا جامعه ما توان بالفعل تغيير را از دست داده است
در ايران امروز 70 مليون حزب داريم كه هركدام ساز خود را مي زنند و به دلايلي كه در زير مي آيد نه تنها قادر به ادغام بلكه حاضر به ائتلاف موقت نيز نيستند
حالا ديگر هرايراني دنيا را از منظره چشم خود مي نگرد و فتواي هيچكس را دليل چشم بستن و كفايت ديدن نمي بيند ،تا اينجاي كار خوب و عالي ،اما و آيا مي توان اينگونه در مواقع ضروري به جايي رسيد ؟و سوال اساسي تر اينكه چرا وچطور شد كه اين پديده شكل گرفت و آينده ما با اين وضع روشن ست يا…
در ابتدا به بررسي دلايل سقوط رژيم پهلوي بايد پرداخت تا راز حركت گسترده مردم را با همه سفاكي هاي بروز داده و تهديدهاي شده بدست آورد
1)دلايل اقتصادي :
مقاله روز شنبه اين حقير در باب اينكه چرا جامعه ايران قادريا مايل به خيزش يا انقلاب نيست را لطفاا بخوانيد
...


چهرشنبه شب
امشب درون دل من غم سنگيني جاي گرفت ،مي دانم اين كلبه جاي اين حرفها نيست اما شايد ربطش داديم ، از رنج زندگي در اين درياي آدمهاي نون به نرخ روز خور نوشتن ،كا رسنگيني است اگر بخواهي كه اميوارانه و بي كين نويسي
جمعه گذشته وقتي كلنگ اين خراب شده رو زمين زدم حال ديگري داشتم و حرفي ديگر ، اما ترس يا شايدم ترس چيزي بود كه از شتابم كاست
از رنج زندگي
در اين زمانه كه ديگر نه آدميست
همه درد است و غصه ها
اين ذات آدمي

فرياد اگر ببر آري سكوت ميكنند
ور خاموش شوي فراموشت آورند
يك كودك بنشسته بروي كتابهاي من ادرار ميكند
اسباب بازي جديد او رنگ رنگ و تيره و
من غصه مي خورم
اين شب نيز بگذردولي
تضمين نمي توان بكني كه صبح مي رسد
من غصه مي خورم از رنج زندگي
ساحل

...
چهارشنبه ظهر
آزادي انديشه باخاتمي نميشه
1)سخنراني امروز ممد آقا رو شنيديد مثل معمول يكي به ميخ و يكي به نعل زد،قدرت خانم اين عروس پير كه باروسپي گري روزگار مي گذراند،سيد روشنفكر رو هم به دام انداخت
پدر عاشقي بسوزه كه باعث مي شه آدمي از آدميتش نزول كنه
2)سالگرد حمله جنايتكارانه آمريكا به هواپيماي مسافربري ايراني است ،در واقع جام زهر اينگونه ريخته شد ،از يك طرف اصرار پدرخوانده بر ادامه جنگ و از طرفي ديگر آمريكا و منافعش و در اين وسط مردم،كه فنا شدندوديگر هيچ
3)قضيه سد آبشينه همدان رو شنيديد؟ موضوع جالبي داره اين سد در زمان رياست جمهوري پدرخوانده ساخته شد،طبق معمول با كلي بزن وبكوب و بيا وبرو و لفت و ليس و دزدي ، چند روزي طول نكشيد ،سد اميال رييس جمهور چنان فرو ريخت كه ساختار نيمه زنده اقتصادي كشور،كه فرهنگ ايثاروساده زيستي به يادگار مانده از بهترين فرزندان ملت كه در جنگ كشته و ناقص شدند،آري روضه خوان بيسواد ما كه نفخ شكمش هم بوي پسته مي داد كاري كرد كه محمد رضاشاه و چنگيز و تيمورلنگ رو رو سفيد كرد(حتما با عينك دودي خواب ديدينشون ) و اين ويترين كار بود و پوشيده ها را تاريخ نشان خواهد داد
4)آقا ولي بعضي وقتا شب وروز سخنراني داره و گاهي اوقات هم مي بيني چند هفته نيست ،حدسهايي مي شه زد ولي اگه شمام چيزي به ذهنتون مي رسه بگين
...صبح چهارشنبه 1)اين روزا خبري نيست جز شاخ و دندان نشان دادن جناحها به هم و به مردم ،درهمين ميانه اخباري هم هست كه توي درياي خبرها گم مشه ،يكي از مسيولين گفته كه سن اعتياد به سنين راهنمايي رسيده مباركه،
2)ديگه اينكه هنوز يادمان نرفته كه تا ديروز مخاف فلاني مخالف پيغمبر بود اما روزنامه هاي محافظه كاران همگي به دولت به خاطر سفر جك استرا به ايران تاخته بودند ، در ذهنم اين طور متبادر شد كه يعني آقا ولي اينا مخالف اين سفر بودن ولي دولت كارخودش راكرده من كه باورم نمي شود،به واقع اگر اين استقلال قوا وجود داشت كه كار به بن بست نمي كشيد ، همه قدرت در دست شخص شخيص اعليحضرت است و اتفاقا مشكل اينجاست ،پس اين دعواها ديگه چيه ،آهان : عوام فريبي
3)كتابي از دكتر شريعتي دارم مي خوانم به نام جهت گيري طبقاتي اسلام ، دكتر علي توش توضيح داده كه چگونه ملاهاي متحجر واستعمار هزاره دست به دست هم دادند و با يك همكاري زيبا مملكت را غرب زده و بي هويت كردند ،خيلي سادست با يك تقسيم كار ،اينطور كه اينها هولمان دادند و بعد كه از دست اينها داشتيم فرار ميكرديم آنها مارو دربند كردندو البته به پاس اين خوش خدمتيشان را ديپورت كردند، توصيه مي كنم كتابهاي آل احمد و شريعتي رو بارها بخونيم
4) هرگز فراموش نكنيم اين فراز را كه :
غربي ها مذهب را رها كردند و پيشرفت كردند ما مذهب را رها كرديم و پسرفت كرديم
امروز اسلام عدالت جوو ظلم ستيز ، اسلامي كه از هر اتيكتي از آمريكايي گرفته تا ناب نمي دانم چي چي مبرا باشد نوشدارويي است كه حتي بعد از مرگ سهراب نيز موثر است
5) اما باز هم درمورد پيرمردان لس آنجلسي سلطنت طلب :
حتما شنيديد اين گفته رضا خوشگله رو كه گفته ،مردم اگر مشروطه بخواهند افتخار مي كنم و اگر جمهوري بخواهند خوشحال مي شوم ،خواستم به گوش اين شازده كوچولو برسانند كه ايشان غمگين خواهند شد زيرا كه نه ايشان و نه نواده تمساح يزدي ها هيچكدام جرئت نخواهند كرد پا دراين مملكت بزنند، جالبه بدونيد كه از سه مليون ايراني مقيم لس آنجلس فقط چند هزار سلطنت طلب وجود داره (كه 90 درصد آنها هم پير پاتال هاي ذهن بسته تشريف دارند ) و پهلوي كوچولو حتي تا حالا جروت نكرده در محافل گسترده ايرانيان شركت كند،ديگر نسل رو شنفكر فهميده است بازي چوپان و گرگ را كه اين رم مي داد و آن يكي مي گرفت و ميخورد و فردا برعكس ،پيش بسوي جمهوري ايران

...
3)اينطوري بگم كه آنچه كه اكنون به سر عراق و عراقي ها مي رود چيزي نيست جز حاصل ظلم پذيري خود اين ملت ،به واقع اگر ملت اين كشور با يك انقلاب ،حكومتي مردمي و به تبع قوي داشت هرگز بوشلرها (اتحاد بوش و بلر ) سر از آنجا در نمي آوردندو اين ملت بي نوا اينگونه مستاصل و وامانده تر نمي شد،من به يك انقلاب مخملي (انقلابي كه در آن يك شيشه نشكند ،از دماغ يك نفر خوني نيايدو كارها يك روز زمين نماند) اميدوارم و با نگاهي به تاريخ مي بينيم كه تنها راه اينگونه به مقصود رسيدن ، مبارزه منفي است كه مصداق روشن آن امثال گاندي وشريعتي ، آل احمد و در واقع تمام كساني كه معتقد بودند بعد از پيروزي هر جنبشي نه تنها به همه كساني كه در جنبش نقش داشتند بلكه بايد به كساني كه تا ديروز بر سر كار بودند نيز ميدان داد، بستن حلقه يعني رفتن به سوي يك انقلاب ديگر، كشورهاي اروپايي رانگاه كنيدحتي بزرگترين تغييرها در دستگاه ديپلماسي آنها نيز با حركت گسترده و آرام مردم همراه است اين به خاطر اينست كه حكومت هاي آنها از فردسالاري نجات يافته و اگر پادشاه و امپراتوري هم هست كاملا تشريفاتي است و قدرت به تدريج با هشياري و آگاهي مردم (كه حاصل بالا رفتن دانايي و تاريخ دانيست)از دست فرد خارج شده و به گروه و از گروه به گروهها و ازآنجا به جامعه رسيده است
اين ذهنيت موجود ايرانيان كه انقلاب را به معني آشوب و هرج و مرج و تغييرات 180 درجه اي مي بينند در واقع چيزي است كه تا به حال نگذاشته آنها به يك انقلاب واقعي دست بزنند ،در پاييز سال 57 هنگامي كه محمد رضا شاه شكسته و خرد شده اعلام كرد كه صداي انقلاب شما را شنيدم مصداق بارز اين كوتاه آمدن سلاطين و حاضر شدن به تقسيم و واگذاري استدراجي قدرت است
حضور گسترده ،آرام و مدني گونه مردم مانند راهپيمايي هاي سكوت براي 18تير و يا تحريم انتخابات نماميت خواهانبي سواد را در معرض فشارهاي داخلي و خارجي مي گذارد چيزي كه نشان داده است كه حتي امثال صدام را نيز به زانو در خواهد آورد (اشاره به پذيرفتن تمام و كمال از عراق بعد از آن همه قدبازي )
و در يك كلام انقلاب مدني يعني رسيدن به حداكثرخواسته ها با حداقل هزينه

● سه شنبه 10 تير
1)اول يك موضوعي بگم اونم اينكه ما توي يك آپارتمان تازه ساز زندگي مي كنيم كه به حمدا…آنچنان اصولي ساخته شده كه گلاب به روتون صداو بوي نفخ شكم همسايه ها هم براي هم آشنا شده طوري كه مثلا چند روز يش يكي از اقوام مهمانمان بود كه ديدم با دلهره دويد اتاق من كه فلاني شنيدي طبقه پايين منفجر شد و من دلداريش دادم كه نترسه و گفتم كه اين جور چيزا عاديه و بعد از چند ثانيه بوشم كه اومد فهميدم محسن پسر همسايه بوده كه اين بيچاره رو زهره ترك كرده ،بگذريم به هرحال دانستن حق مردم است و پفكي شدن و بسازبفروشي شدن ساختمانها هم در جهت پيشبرد اصلاحات است ديگر…
2) شنيديد مي گن وصيت نامه برادر صدام پيدا شده قسمتهاييش رو آوردم :
به نام خون
سحرم ممد صحاف به بالين آمد
گفت برخيز كه تنديس تو پايين آمد
… و تمام دارايي من را بدينگونه تقسيم كنيد
دستمو بديد به يك دست
سبيلمم به اكبر
مردانگيمو به ممد
بله ديگه برادر صدام در آخرين لحظات عمر گه بارش همه كارا رو سامان داده

Monday, June 30, 2003


● دوشنبه ظهر
1)داشتم مروري مي كردم بر افرادي كه به نوعي درون حكومتي محسوب مي شدند و قاضي مرتضوي لطف كردند و اكنون جزئي از بدنه افكار عمومي شده اند و بقول آقا ولي معاند .
اين طيف كه گفنم در گروهاي مختلفي جا مي شود از مسعود بهنودوسيد ابراهيم نبوي گرفته تا حتي امثال شادمهر عقيلي و دهها نام ديگر كه به نوعي اميد خود را براي اصلاح نظام ازدست دادند
2)صلح در منطقه فلسطين واسراييل :امروز گروههاي فلسطيني آتش بس مشروط را پذيرفتند اين موضوع جاي زيادي براي گفتگو دارد بويژه اينكه آقا ولي اينا بر بعضي از گروههاي فلسطيني تندرو نفوذ دارند،پس ببين چه خبره
3)كوي دانشگاه براي اولين بار بعد از دهها سال به علت خستگي كاركنان (احتمالا بخاطر سعي وافر در راپورت دانشجوها رو دادن ) تا 23تير تعطيل اعلام شد
نتيجه اخلاقي : هرگونه همزماني احتمالي اتفاقي بوده با فكر بد كنا طبق قانون(ميل آقا ولي) برخورد مي شود
4)سخنراني پدر خوانده در 7 تير را شنيديد حسابي شاخ و دندان نشان ميداد البته لحنش به تندي سخنراني پير سرطاني در ظهر جمعه نبود كه تظاهر كنندگان را فاحشه خواند
5)موضوع كشتن گربه دم حجله جدي است حكم اعدام چند نفر از دستگير شده ها با اشاره پدرخوانده و لبخند آقاولي صادر شده ، البته هنوز نسبت به واكنش مردم مرددند لذا دست نگه داشتند واسه روز مبادا و البته 18 تير،اگه حكم اعدام اينها مثل آقاجري بر اثر مخالفت ها لغو شود يك پيروزي براي ملت است و اگر اجرا شود باز دو سه سالي جامعه تو اغما مي رود و البته فرياد پس از سكوت بلندتر است ،نتيجه آنكه حالا ديگه نفس كشيدن اينها هم به نفع ملت است


□ نوشته شده در ساعت 3:39 PM توسط saeed s


● دوشنبه ساعت 3 صبح
1)خيلي ذوق كردم كه وبلاگم در دومين روز تاسيس 8تا خواننده داشت ،كلي كف كردم
2)راستش من مدتي دنبال صحبتهاي دكتر نوري زاده هستم ولي در آخرين صحبتش دربرنامه عصر جمعه ديدم او هم دوپهلو حرف مي زند، اصطلاح مشروطه خواهان آزادي خواه(بخوانيد سلطنت طلبان لسانجلس نشين) را كه از دهنش در رفت اقم گرفت ولي البته او را تحريم نمي كنم بلكه خودم يكي از ميخ ترين شنوندگانشم به حق اطلاعات دست اول و نابي دارد (قضيه رو كردن عكس سعيد امامي براي اولين بار كه يادتان هست) ، پيش خودم فكر مي كنم به خاطر شرايط اپوزيسيون خارج از كشوره كه صحبت از قورت دادن استفراغ (برگشت به شاهنشاهي ) ميكند
3)امير فرشاد ابراهيمي به راديو ياران گفت كه استعمار هزاره نوين مي خواهد ايران دائم در حال انقلاب و شوردگي باشد به خاطر همين دور باطل تاج و عمامه را در دهن عوام الناس مي اندازد
3) 18 تير نزديك است آيا به نظر شما بهتر نيست با اتكا به پيرهند شرقي صلح جو ،گاندي ، در اعتراضات و حضوري يكپارچه ،منظم و آرام تمام بهانه ها را ببريم تا اين كلمه مستعمله اووووباش ور افتد

شب مي گفت تنهايم ماه را پس بدهيد
اما ابر
ابرهايي كه گرفته دل ما

Sunday, June 29, 2003


● آقاي خاتمي اخيرا نامه اي از طرف دانشجويان دريافت كرده كه خود نويسندگانش آن را آخرين نامه دانسته اند
بله اولتيماتوم
متنش تو اينترنت منتشر شد اما چرا؟و واقعا چرا و چگونه تمام اميد ملت خاكستر شد


حقاني نشينان بد امتحاني پس دادنديك بار براي هميشه خود با دستان خود ريشه هايشان را از دل ساده مردم بيرون كشيدندو ديگر اين خاك هيچ علف هرزي را در خود نخواهد پذيرفت

خوش بود تا محك معركه آيد به ميان
تا سيه رو شود آن كس كه در او غش باشد

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی