ايران نيازمند پروتستانيسم
معتقدم يكي از عمده دلايل جدايي توده ي مردم ايران از گروههاي اپوزيسيون خارج از ايران ، نوع ديدگاه اين گروه ها نسبت به اعتقادات وعلقه هاي باور سنتي جامعه ي ايراني است
اكثر گروههاي سازمان يافته ي ضد جمهوري اسلامي ،با تمام سينه اي كه براي آزادي چاك ميدهند ،فاقد يك ديد پوپوليستي و تساهل گرايانه نسبت به باورهاي طبقه ي مياني ايراني هستند
به زبان ساده ، راهي كه اينان در بي تفاوتي ويا ضديت نسبت به اسلام و تشيع در پيش گرفته اند به تركستان تفرقه و تشكيك است
يعني از طرفي جمهوري اسلامي همه ي مخالفان خود را همان ضد اسلام ها معرفي ميكند واز طرفي اين گروههاي مخالف ،حالا با تاثير منفي از فضاي تند وخشك مذهبي ، دقيقا به تاييد آنچه دستگاه تبليغاتي آخوندها تبليغ ميكند همت ميگذارد
به حكايت آغاجري نگاه كنيد ؛ وقتي شخص وجرياني ، با ديد ايماني به جنگ با جريان موجود برمي خيزد وضمن دفاع از آيين ومسلك به نقد شجاعانه ي بنگاههاي دين ويترين (مرجعيت وفقه) مي پردازد ، مانيفست او خيلي بيشتر از تلاش هاي سيل چپي هاي دين گريز براي جمهوري اسلامي خطر آفرين مي شود
به زبان ديگر قضيه ي ساده ي زهر وپادزهر در ميان است . جامعه اي كه با فريب از نظريه هاي دستگاه تقدس مآب به چنين روزي افتاده ، تنها با آگاهي از تز پروتستانيسم ديني وتاريخچه ي آن است كه مي تواند از چنگ ودندان تبليغات رسانه اي جمهوري اسلامي بگريزد
بسط وگسترش اين باور كه هر فرد با ايمان مي تواند مستقيم ، بدون اتكا به آخوند وحوزه ، با خدا رابطه برقرار كند از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و اين همان پروتستانيسم اسلامي است كه شريان فكري مصباح يزدي ها ، آن را با صهيونست مشابه معرفي ميكند والبته كه بسته شدن دكان سيصد ساله ي دين سواران با چنين مقاومت هايي روبرو خواهد بود.
اينجا است كه به عقيده ي من ، بسط وگسترش نظريه ي پروتستانيسم اسلامي ،خيلي موفق تر از در صدد تغيير آيين هاي هزار ساله برآمدن ، به سقوط جمهوري اسلامي از اريكه ي حكومت رسانه اي و متلاشي شدن اوليگارشي معممين خواهد انجاميد
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی