رفراندوم بلاگ

۱۳۸۳ اسفند ۲۰, پنجشنبه

صالح نيكبخت: اسمي براي فصل شهرت



صالح نيكبخت:
اگر مسوولان‌ قضايي‌ به‌ توصيه‌ رييس‌ قوه‌ قضاييه‌ مبني‌ بر سپردن‌ پرونده‌هاي‌ حساس‌ به‌ اشخاص‌ آگاه‌ عمل‌ مي‌كردند، امروز شاهد پرونده‌ وبلاگ‌ نويسان‌ ، آقاجري‌ ، عبدي‌، زهرا كاظمي‌ و ساير موضوعاتي‌ كه‌ ايران‌ را در دنيا تابلو كرد، نبوديم‌...


صالح نيكبخت:
نبايد رأي دادگاه همدان را به حساب كل دستگاه قضايي گذاشت ...


صالح نيكبخت:
اگر اين‌ پرونده‌ از ابتدا تحت‌ نظر قضات‌ دادگاه‌ تجديد نظر استان‌ تهران‌ قرار مي‌گرفت‌، قطعا آنها حكم‌ برائت‌ را صادر كرده‌ و اين‌ همه‌ هزينه‌ به‌ كشور وارد نمي‌شد...


صالح نيكبخت:
بر طبق‌ روايات‌ قاضي‌ ناعادلي‌ كه‌ بر منصب‌ قضاوت‌ قرار بگيرد در دوزخ‌ قرار خواهد گرفت‌...



از گفته‌هاي نيكبخت، جز تلاش وي براي چهره‌شويي از شاهرودي چه برداشت ميشود؟

از بخش‌نامه اخير ‌شاهرودي -آزادي مطبوعات - و تكذيب مرتضوي، يا تلاش براي نشان دادن وجود قدرت دوگانه در دستگاه قضايي، جز بري كردن شاهرودي عراقي از كثافت‌كاريهاي سالهاي اخير قوه قضاييه كه از قتل و حبس و شكنجه‌ي خبرنگاران و آزاديخواهان شروع ميشود و به مفاسد اقتصادي ختم ميشود، چه نتيجه‌اي ميخواهند كه بگيريم؟

آيا آقاي نيكبخت به عنوان يك وكيل نميداند يا نميخواهد بداند كه در سراسر ايران، قضات شعبات توسط قاضي‌القضات استانها تعيين ميشوند و همين رييس دادگستري‌ها توسط رييس قوه قضاييه تعيين ميشوند؟


همانطور كه قتلهاي زنجيره‌اي و عاملين آن- خامنه‌اي و رفسنجاني- در پشت نام سعيد امامي كتمان شدند، دست‌هايي در كار است تا در آستانه‌ي انتخابات سرنوشت ساز پيش‌رو عملكرد ضدانساني دستگاه قضايي را كه محصول تفكر ويرانه‌آبادكن شاهرودي عراقي است به دمب سگ‌هار ولايت - سعيد مرتضوي - ببندد.

اين در حالي است كه خود آغاجري بارها، از حكم خود اينگونه ياد كرده:

من بارها نيز اعلام كرده‌‏ام كه صدور حكم اعدام از سوي دادگاه همدان، اعدام فيزيكي بنده و حكم حاضر نيز اعدام فكري من است.



در واقع دكتر آغاجري به درستي تشخيص داده كه اراده‌ي نظام بر حذف انديشه او بوده و شكل عمل در هر دو دادگاه تغييري نكرده است.

صالح نيكبخت، در زماني كه خامنه‌اي زير فشار حوادث، از شاهرودي تقاضاي تجديدنظر در حكم اعدام صادره را كرده بود، و درحالي كه شاهرودي طبق قانون هرگونه تجديد نظر را منوط به درخواست كتبي خود آغاجري كرده بود، و باز در موقعيتي كه هاشم آغاجري با هرگونه تقاضاي تجديد نظر شديدا مخالف بود، در آخرين لحظه‌ها، بر خلاف مصلحت و خواسته‌ي موكلش، و تنها به نفع رژيم جمهوري اسلامي، تقاضاي استيناف داد.

اذهان و تاريخ، هيچگاه اين خبط بزرگ نيكبخت را كه ميتوانست با رد وسوسه‌ها، منجر به فشار مضاعف و تغييرات مثبتي در دستگاه قضايي شود، فراموش نخواهند كرد. اعدام آغاجري شوخي و سنگ بزرگي بود كه هيچكس باورش نميكرد اما نيكبخت، با زدوبند، مانع خرد شدن اقتدار پوشالي قوه قضاييه شد و در عين حال باعث شد تا آغاجري چندين ماه بيشتر در زندان نگه داشته شود.

نيك آهنگ كوثر در مرور خاطراتش به وكلايي اشاره ميكند كه از دانشجو و فعال سياسي، پل و پله‌اي ساخته‌اند براي رسيدن به كاخ شهرت و ثروت. بي آنكه حتي ذره‌اي به ماهيت پرونده‌اي كه در دست دارند و جنبه‌هاي حقوقي آن بها دهند.
اين روزها در كنار خبرهاي كاملا موثقي كه از خريده شدن بعضي روزنامه‌نگاران سابقا اصلاح‌طلب توسط كانديداهاي رياست جمهوري ميخوانيم، بد نيست اگر چشمهايمان را به خيلي از مسائل مشابه باز كنيم. چرا كه زمان براي ما ايرانيان تنگ‌تر از آن است كه اشتباهات را تكرار كنيم.



تكميليه:

مقاله‌ي بهنود و نظرش كه عجيب مثل من به قضيه نگاه كرده را اينجا بخوانيد

-----------

منابع نقل قولها:


بازتاب
ايلنا

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی