رفراندوم بلاگ

۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۸, یکشنبه

طوفاني در پي است

ماجراي تلخ هشت ارديبهشت و چند نكته گفتني

- مرتضي (ضارب) از روستاهاي شهرستان اسدآباد براي تحصيل مقيم در منطقه مهاجر نشين خضر (خدر) بوده و وي در دوره‌ي نيمه حضوري(پول بده كنكور نده) دانشگاه شركت داشته. اين طرح پذيرش دانشجو كه در زمان وزارت معين و براي اولين بار در دانشگاه بوعلي سينا اجرا شد همان طرحي است كه به شدت اعتراض دانشجويان را برانگيخت و حوادث و شورش هاي خياباني خرداد هشتاد و دو را در همدان ايجاد كرد.
------------


- پدر مرتضي آخوند بوده و به تبع از گردن كلفتي برخوردار ميباشد؛ چنانكه وقتي خانواده مضروب، با شكايت از مرتضي وي را به زندان كرج مي‌اندازند عموي وي نقدا مبلغ وثيقه بيست مليون توماني را پرداخت كرده و او را آزاد ميكند
----------

- شهر همدان، همچون شهر اهواز بعد از ان‌قلاب اسلامي بر اثر جنگ و مهاجرت روستاييان و …با مناطق حاشيه نشين متفاوت زباني روبرو شده و مهاجرين ترك(شمال استان) و كرد(مناطق غربي استان) اغلب در مناطقي چون خضر و مجيدآباد و حصار و سيلو به ساخت و سازهاي شبانه پرداخته‌اند كه البته سياست‌ها نيز اغلب به چشم‌پوشي بر اينگونه مهاجرت‌ها نظر داشته و اخيرا شوراي شهر به رياست برادر اصغر حجازي معروف، اقدام به ساخت پارك و تاسياسات اينچنيني در مناطق مزبور كرده كه از طرف فعالين سياسي شهر به چراغ سبز نشان دادن مافيا به مهاجرين تعبير ميشود. امري كه با هدف تغيير در تركيب جمعيتي همدان و گرفتن نفس شهر و شهرنشيني دامن زده ميشود و تا به حال نيز خود را در گروههاي حزب الله و انصار كه اغلب از همين طبقه اجتماعي برخاسته‌اند نشان داده است. همدانيها هم خاطره‌هاي تلخي همچون واقعه‌ي بانك كشاورزي از اين موجودات در خاطر دارند. به عبارتي ديگر از اين مناطق به مانند دژ اسلامشهر در مقابل تهران، در مقابل همدان استفاده ميشود. (جمهوري اسلامي در بدو انقلاب با اخذ سياست‌ةاي اينچنيني، تهران را به كانون مهاجرت‌ها تبديل كرد تا عملا قدرت طبقه متوسط و قوي شهري تحليل رود و طيف‌ها و تركيب‌هاي اجتماعي پايتخت به هم بريزد. اين مطلب را در كنار مهاجرت طبقه‌ي سرمايه‌دار و نخبگان كه قرار دهيم بيشتر به عمق فاجعه پي‌مي‌بريم)

در صورتي كه حوصله پيدا كنم باز هم در مورد همدان، مطالبي خواهم نوشت

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی