رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ شهریور ۷, جمعه




جمعه 7 شهريور1) مجلس آخر : به حق عنوان زيبايي است براي مجلس هفتم ،مجلس هفتم يعني عبور از هفت خوان عوام فريبي و مسلما خوان هشتمي نداريم جز مرگ رستم توسط برادر ناتني

2) ايران در هفته اي كه گذشت ، دور خيز براي مجلس آخر
نامه سيدابراهيم نبوي ، طنز نويس آواره شده به شيطان رژيم نامه اي بود طنزگونه كه در سايتهاي خبري نيز منتشر شد ، اين جريان با جوابيه شيطان به ايشان كه در همين صندوق راي خانه كه در آن هستيد (رفراندوم ) ادامه يافت ، تا چاپ روزنامه اي از شرق تا كه به پر رو بودن و سيس بودن نويسندگان اين مملكت متقن شويم ، موش و گربه بازي اطلاعاتي ها با قوه قزويتيه ادامه داشت و همچنان جسد كفن خيس زهرا خانم سر دست بچرخه و اين خون همينجوري ماستمالي بشه ، البته دستگيري يك سفير سابق چندان پيش بيني نشده به پيش بيني هاي برادران حكومتي براي كمي آرامش بعد از ماهها التهاب لجن زد و اين شد تا صداي فرياد خردادماه دانشجويان همچنان طنين انداز باشد.
اما خبرها ادامه يافت ، استعفاي معين ، پخش خبر دفن كشته گان جنگ در ميدان هاي تهران و تكذيب آن ، دنباله خبرها از غارت منابع باستاني و طبيعي و ملي ( مثل هميشه و تكراري ) ، نامه پراكني دادگستري تهران و فحش و بدوبيراه به نويسندگان ، خبرهايي تازه از فيلترينگ سايتها و وبلاگها و خبرهايي از دور خيز كردن مسئولان و مديركل ها براي انتخابات بي رونق مجلس آخر

3) اما در مورد خبرهاي اين وبلاگ :
آغاز برگزاري رفراندوم سه ماهه براي تعيين نظام سياسي مطلوب ايرانيان ، و عضويت حقير در وبلاگ صبحانه
4) با سيد مهدي دوست عزيزي كه وبلاگ دنياي ايران رو ميتايپه ، داشتم گپ مي زدم در مورد اينكه چقدربده كه بعضي بي هيچ استدلالي به دين و مذهب مي تازند و خلاصه چرا طيفي از نسل نو فرق آخوند با اسلام را نمي گذارند ، همانطور كه مسيحيت با كليسا و پدر روحاني و هركسي كه بخواد كه دين رو نونداني قرار بده متفاوته ، اسلام حقيقي بي شك در كتاب ها و گفته هاي شريعتي قابل پيگيري است و علاقه اين همه روشنفكر به انديشه هاي لطيف شريعتي و از جمله علاقه بسيار مرحوم زهرا كاظمي به دكتر بي دليل و بي حساب نمي تواند باشد ولي متاسفانه با هر كدام از اين افراد چت ميكني آخرش ميگويند كه من جوابي ندارم بدهم اما حرفت راقبول ندارم ،در حالي كه خود من اگر به درستي حرف اين جريان عقلا صحه بگذارم ،حاضرم بي هيچ ابايي به مسلك آنها درآيم ،
اما سخن چيز ديگري است ، گويا اينگونه رفتاركردن مد شده و خوبي و بدي آن ملاك نيست ، بايد گفت اين افراد جزو كساني بوده اند كه پروژه ملاها در مورد آنها به خوبي عمل كرده ، بي هيچ شك اين همه فساد مالي و اداري و اخلاقي كه امروز ميبينيم برخلاف آنچه در ظاهر ميگويند ،سخت مطلوب ملاهاي تن پرور وراج است ، باور كنيم هيچ چيز به جز يك آزاد سازي بعد از يك سختگيري مفرط انسان را به لجن نميكشد ،كاري كه با نسل ما كردند

در وبلاگي اخيرا حرفهاي يك راننده تاكسي همداني درج شده بود كه مثل زيبايي زده : دكتر وقتي از مريضي نااميد ميشه
و به قول خودمون جوابش كه ميكنه ميگه بذارين هركاري مي خواد بكنه
اينكه اين نظام به همه چيزهايي كه برايش ضرر دارد عمل ميكند به همين دليل است


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی