پنج شنبه 13 شهريور
1) اتفاقي براي تامل
سفارتخانه دولت انگلستان در تهران هدف شليك گلوله ، آغازي براي تغيير روال در ايران
2) يك پيش بيني :
3) حرفهايي براي دلربايي
امير محبيان صاحاب شبنامه رسالت ، پيش قراول و نماد وجهه آينده حكومتيان : ما اشتباه كرديم ، تندرويهاي ما اشتباه بود
4) در ايران جريان برخورد با همان آزادي هاي اندك اجتماعي شروع شده ، دو سه روز قبل صبح زود با دوستان رفته بوديم هواخوري ،طرفاي عباس آباد و گنج نامه ، جاي همگي خالي ، يخ كرديم ، من كه سخت كيفورشدم ، حالا چپ و راست الگانس بود كه توي خيابان ويلاژ ميداد با اون آدماي كلاه كژ كه توش لم دادن و انگار كه يه مشت گاو و گوسفندوزير نظر دارند ،گفتم چرا خلوت شده و مثل سال قبل خبري از دوچرخه سواران دختروپسر نيست ، اسكيت سواري هم همينطور ، چي بگم كه نگفتنم اولي
5) گند بزنن توي اين دانشگاه آزاد ، هرچي بگم كمه ، مسخره بازي رو از حد درآوردن ، كافيه يكي دوبار از دم در دانشگاه رد شده باشي تا شاهد مراسم چادر بردارون باشيد ، از اونجا كه پوشيدن چادر اجباريه ، 95 درصد دختراي اين دانشگاه وقتي مياند بيرون سريع چادروبازميكنندو ميگيرند دستشون ، چند وقت پيش يكي از اقوام كه چادريه رو ديدم كه با چندتا از دوستاش از در دانشگاه ميومدند بيرون و اين بنده خدا هم چادرشو جلوي اونا جمع كرد و گذاشت تو كيفش ، جالبه بعدن خودش همين موضوع رو تعريف كرد ، به راستي در نظام 55 ساله پهلوي ها كه تمايلات مخفي و رسمي رژيم به حذف هرگونه پوشش بود اينگونه شان پوشش زنان لجن مال شده بود ؟
در نظر هر دموكراسي طلبي ،پوشش هر انسان از هرجنس و با هرعقيده در چارچوب آزادي اجتماع كاملا محترم است ، در تاريخ صدر اسلام هيچ يك از مقامات ديني و حكومتي پوشش خاصي را براي زنان معرفي و اجبار نكرده بوده و گواه اين ادعا ماجراي گذشتن زن نصراني و نگاه اصحاب و هشدار معصوم به اصحاب ، اگر آن زن مجبور به رعايت پوشش نسلمانان بود كه مورد توجه قرار نمي گرفت و تابلو نبود ،و اين ماجرا بعد از فتح مكه و بعد از تشكيل حكومت توسط مسلمانان بوده و لذا در آن زمان ذي قدرت بوده اند و ميتوانستند حجاب را ( كه البته پوشيدگي بوده و نه الزاما چادر ) اجباري كنند ، اما اين گونه از ميان حوادث تاريخ برمياد كه
لا اكراه في الدين
وقتي هيچ اجباري در اعتقاد به خدا توسط خود خدا هم وجود ندارد تكليف پوشش كه فرع است معلوم است و وقتي كدخدا اجازه ميدهد مخالفت احمق هاي اهل ده ( بخوانيد ملايان ) چه معنا دارد
در نظام آتي ايران مسلما حجاب اجباري نخواهد بود و اين مسلم است اما مسئله اي هست و آن اينكه مبادا دچار حكومتي همچون تركيه شويم كه حجاب را به زور بردارند ، در واقع بايد دانست كه حجاب برداري رضاخان بود كه عقده حجاب زوري را متولد كرد وآن افراط بود كه اين تفريط را دامن زد ، يكبار براي هميشه راه اعتدال را پيدا كنيم ، راه آزادي
6) يك آدم مشكل دار رييس دانشگاه تهران ميتونه باشه ولي وزير نه ، اين چيزيه كه از اين جريانات دست آدم مياد ، دليل عمده راي نياوردن فرجي دانا حمايت آغاسي (نماينده زوركي سي ام تهران) از او بود
7) فلاحيان وزير اسبق اطلاعات : من معتقدم نرخ بهره بانكي بايد يك درصد بشود ،من بارها تذكر دادم كه توليد شكر اقتصادي نيست و كارخانه فولاد مباركه نيز همينطور ( اين يك درصدش منو كشت باباي اقتصاد دنيا رو داريم و خبر نداريم ما )
سعيد ديگر : مجموعه حرف هايي كه اين روزها اين افراد نازي ديروز و تكنوكرات امروز به زبان مياورند در حقيقت جزئي از برنامه تبليغاتي انتخاباتي آنهاست پس زياد جدي نگيريم
8) يك كشف مهم كردم ، اونم شباهت وبلاگ با تخمه ! تا حالا شده از چيزي لذت نبريد ولي باز به اون معتكف و وابسته باشين ، اين وبلاگ نويسي هم تا حدودي مثل خوردن تخمه است كه شوري اش دارخ گلوتو ميزنه ولي تا تموم نشه ولكن نيستي ، هردو ويروس دارند!
1) اتفاقي براي تامل
سفارتخانه دولت انگلستان در تهران هدف شليك گلوله ، آغازي براي تغيير روال در ايران
2) يك پيش بيني :
3) حرفهايي براي دلربايي
امير محبيان صاحاب شبنامه رسالت ، پيش قراول و نماد وجهه آينده حكومتيان : ما اشتباه كرديم ، تندرويهاي ما اشتباه بود
4) در ايران جريان برخورد با همان آزادي هاي اندك اجتماعي شروع شده ، دو سه روز قبل صبح زود با دوستان رفته بوديم هواخوري ،طرفاي عباس آباد و گنج نامه ، جاي همگي خالي ، يخ كرديم ، من كه سخت كيفورشدم ، حالا چپ و راست الگانس بود كه توي خيابان ويلاژ ميداد با اون آدماي كلاه كژ كه توش لم دادن و انگار كه يه مشت گاو و گوسفندوزير نظر دارند ،گفتم چرا خلوت شده و مثل سال قبل خبري از دوچرخه سواران دختروپسر نيست ، اسكيت سواري هم همينطور ، چي بگم كه نگفتنم اولي
5) گند بزنن توي اين دانشگاه آزاد ، هرچي بگم كمه ، مسخره بازي رو از حد درآوردن ، كافيه يكي دوبار از دم در دانشگاه رد شده باشي تا شاهد مراسم چادر بردارون باشيد ، از اونجا كه پوشيدن چادر اجباريه ، 95 درصد دختراي اين دانشگاه وقتي مياند بيرون سريع چادروبازميكنندو ميگيرند دستشون ، چند وقت پيش يكي از اقوام كه چادريه رو ديدم كه با چندتا از دوستاش از در دانشگاه ميومدند بيرون و اين بنده خدا هم چادرشو جلوي اونا جمع كرد و گذاشت تو كيفش ، جالبه بعدن خودش همين موضوع رو تعريف كرد ، به راستي در نظام 55 ساله پهلوي ها كه تمايلات مخفي و رسمي رژيم به حذف هرگونه پوشش بود اينگونه شان پوشش زنان لجن مال شده بود ؟
در نظر هر دموكراسي طلبي ،پوشش هر انسان از هرجنس و با هرعقيده در چارچوب آزادي اجتماع كاملا محترم است ، در تاريخ صدر اسلام هيچ يك از مقامات ديني و حكومتي پوشش خاصي را براي زنان معرفي و اجبار نكرده بوده و گواه اين ادعا ماجراي گذشتن زن نصراني و نگاه اصحاب و هشدار معصوم به اصحاب ، اگر آن زن مجبور به رعايت پوشش نسلمانان بود كه مورد توجه قرار نمي گرفت و تابلو نبود ،و اين ماجرا بعد از فتح مكه و بعد از تشكيل حكومت توسط مسلمانان بوده و لذا در آن زمان ذي قدرت بوده اند و ميتوانستند حجاب را ( كه البته پوشيدگي بوده و نه الزاما چادر ) اجباري كنند ، اما اين گونه از ميان حوادث تاريخ برمياد كه
لا اكراه في الدين
وقتي هيچ اجباري در اعتقاد به خدا توسط خود خدا هم وجود ندارد تكليف پوشش كه فرع است معلوم است و وقتي كدخدا اجازه ميدهد مخالفت احمق هاي اهل ده ( بخوانيد ملايان ) چه معنا دارد
در نظام آتي ايران مسلما حجاب اجباري نخواهد بود و اين مسلم است اما مسئله اي هست و آن اينكه مبادا دچار حكومتي همچون تركيه شويم كه حجاب را به زور بردارند ، در واقع بايد دانست كه حجاب برداري رضاخان بود كه عقده حجاب زوري را متولد كرد وآن افراط بود كه اين تفريط را دامن زد ، يكبار براي هميشه راه اعتدال را پيدا كنيم ، راه آزادي
6) يك آدم مشكل دار رييس دانشگاه تهران ميتونه باشه ولي وزير نه ، اين چيزيه كه از اين جريانات دست آدم مياد ، دليل عمده راي نياوردن فرجي دانا حمايت آغاسي (نماينده زوركي سي ام تهران) از او بود
7) فلاحيان وزير اسبق اطلاعات : من معتقدم نرخ بهره بانكي بايد يك درصد بشود ،من بارها تذكر دادم كه توليد شكر اقتصادي نيست و كارخانه فولاد مباركه نيز همينطور ( اين يك درصدش منو كشت باباي اقتصاد دنيا رو داريم و خبر نداريم ما )
سعيد ديگر : مجموعه حرف هايي كه اين روزها اين افراد نازي ديروز و تكنوكرات امروز به زبان مياورند در حقيقت جزئي از برنامه تبليغاتي انتخاباتي آنهاست پس زياد جدي نگيريم
8) يك كشف مهم كردم ، اونم شباهت وبلاگ با تخمه ! تا حالا شده از چيزي لذت نبريد ولي باز به اون معتكف و وابسته باشين ، اين وبلاگ نويسي هم تا حدودي مثل خوردن تخمه است كه شوري اش دارخ گلوتو ميزنه ولي تا تموم نشه ولكن نيستي ، هردو ويروس دارند!
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی