رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ مهر ۲۶, شنبه

خانه از پاي بست ويران است

اينكه عده اي طوماري را امضا مي كنند تا خانم عبادي را رييس جمهور كنند!اساسا اشتباه است ، چرا كه جمهوري اسلامي ذاتا كج بنا شده و رونمايي زيبا حتي از جنس شيرين خانم عبادي نيز اين برج كج پيسي را محافظت نمي كند ، در واقع راز شكست اصلاحات نيز همين است . كار از فندانسيون خراب است ،و شايد صلح آميزترين راه براي بنا كردن نظامي ديگر رفراندوم بر اساس نظارت بين المملي باشد ،امري كه انقلاب خاموش و بي دردسر ناميده مي شود ، البته راههاي ديگري نيز هست از انقلاب گرفته تا حملهء نظامي . مهم اينست كه سريع ترين نتيجه با كمترين هزينه گرفته شود و در نهايت اين روند اجتماعي است كه در ماههاي آينده تاريخ را ورق خواهد زد تا فصلي جديد آغاز شود ، فصلي كه اميدواريم عدالت و آزادي اصول اساسي و عملي آن باشد ونه اصول جانبي و حرفي !!!!

1)محسن قرائتي در افاضات مشعشع شب جمعه خود : با كنار گذاشتن سلاحهاي كشتارجمعي به جنگ با شمشير كه جنگي عادلانه است روي بياوريم،تن به تن بكشيم ...!

2)تز جديد براي كشاندن مردم به پاي صندوق ها :
حمله ي محمد رضا خاتمي به قدرت رهبري


3) مقاله جالبي از قوچاني در شرق :

اينك اما روزي ديگر است. صاحب صلح نوبل كه با خيل رجال تا خانه بدرقه شد، در خانه اش گفته است: «من مسلمانم. خودم را مسلمان مي دانم و مهم هم نيست كس ديگري مسلمان بودن مرا تاييد كند. اين يك رابطه قلبي و عقيدتي است كه شخص با خدا دارد. نبايد كه معطل اين باشيم كه همه دنيا اين رابطه معنوي را قبول كنند.» و اين همان شيرين عبادي است كه سر برهنه در برابر دوربين رويتر و فرانس پرس عكس گرفته است. بي گمان فقها حجاب را حكم و ضروري دين مي دانند، اما هرگز كسي نمي تواند..

4) يك دادگاه وحشتناك :

در جريان بررسي پرونده شخصي به نام اسماعيل افتخاري ، رييس كميته 12 تهران در سالهاي اول انقلاب ،يكي از شاكيان لب به ناگفته هاي تكان دهنده اي گشود،قسمتي از آن را كه در روزنامه ي اعتماد چهارشنبه 23 مهر آمده ،بخوانيد:
…يكي از شاكيان مردي بود كه زن جوان و باردار او در سال 70 توسط اسماعيل افتخاري و عواملش به آتش كشيده شد…اين مرد كه زنش دچار سقط جنين و نقص عضو گشته گفت : من در زمان قبل از انقلاب در ساواك كار مي كردم و همين عامل باعث شد تا اسمال تيغ زن كه از سران كميته در آن زمان بود با من دشمني شديدي داشته باشد
اسماعيل افتخاري از راههاي مختلف مرا مورد تهديد ،آزار و شكنجه قرار مي داد تا مجبورم كند هستي ام را به او انتقال بدهم تا اينكه يك روز او و عواملش به خانه ما ريختند و زن مرا به آتش كشيدند…
- تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل …

5) گربه دهنش به گوشت نمي رسيد مي گفت پيف پاف

خاتمي وقتي جايزهء صلح نوبل را سياسي خواند حرف درستي زد چرا كه اين جايزه واقعا سياسي است و كسي ادعا نمي كند ،فرهنگي باشد يا ورزشي و يا علمي و آبگوشتي و …جايزهء نوبل در دنياي سياست اهدا مي شود پس تا اينجا درست اما اينكه از اين واژه ء سياسي قصد تحقير دارد كاملا مسخره مي نمايد آنهم وقتي كه خود در سال 2001 به نوعي نامزد اين جايزه بوده ،كه صد البته دهنش به آن نرسيد و حالا پيف پيفش به گوش مي رسد ، آغاي خاتمي (درست تايپ كرده ام ) چرا همان موقع خود را از كانديداتوري اين جايزه مبري نكرديد! لطفا موووو مووووو نكنيد جناب خوشگل

6) فصلي ديگر از سنگي بر گوري را تايپ كردم كه حتما بخوانيد
7)در ضمن با كليك بر آيكون زير به اين وبلاگ راي بدهيد


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی