دوشنبه 17 شهريور 82
1) حرف اول يه آمار جالب و موثق در مورد جهانگردي : از ژاپني ها ساليانه 18 مليون نفر براي توريسم به ساير كشورهاي دنيا مسافرت ميكنند ، و از اين تعداد در سال 81 تنها 800 نفر به ايران آمده اند كه به احتمال زياد اين عده راه گم كرده بودند وگرنه دركشوري كه تمام نخبگان آن در حال راهي براي فرار از مرزهاي بي دروپيكر آنند ، ژاپني هايي كه از خود زمان هم يك ثانيه جلوترند ميان ايران چكار؟
ميدان نقش جهان اصفهان را ميخواهند ببينندكه همه جايش پر شده از يادگاري و فحش و بد وبيراه ، يا كتيبه هاي داريوش گنجنامه همدان را كه سالهاست زير آب و باران صاف شده ، پاسارگاد را كه مشتي خاك شده يا جنگل هاي شمال را كه همگي مال اين و آن سازمان شده ، كدامش را بگوييم كه هرجا دست غارتگران و دزدان بي صفت درويش نما باز شده جز ويراني چيزي باقي نگذاشته اند،
حقيقتا بايد براي ايران مترمكعب به كار برد كه زه زده اند به ارتفاع چندين متر در اين آب و خاك
2) خبر جالب توجه اينكه امروز در روزنامه شرق قيمت دوو سيلو در بازا اروپا 3000 دلار عنوان شد ، اين يعني 3 مليون تومان در حالي كه اين ماشين در ايران الان با چهار برابر قيمت و يك چهارم كيفيت داره عرضه ميشه ، بيابيد اين 8 مليون و اندي گم شده را در جيب گود حضرات ، بي دليل نيست كه بودجه حوزه علميه 30 برابر ميشه و قطر گردنشان هر روز بيشتر از ديروز
3) آقا ديديد ميگن شنيدن بهشته و ديدن جهنم ، ما اينقدر آمار خودكشي خونديم ككمون اينطوري نگزيده بود كه امروز گزيد ، دم دماي ظهر بود كه توي كوچه صداي داد و هوار و ضجه مي آمد ، بله ديگه دختر جواني در همسايگي ما در حمام آنهم با روسري خودش را دار زده بود ، شير آبم باز گذاشته بوده كه صدايي بيرون نياد و تمام
همينجور توي كوچه با همسايه هاي بيرجامه به پا كه مشغول صحبت بوديم ، يكي از اين همسايه ها كه تو اداره آبه از راه رسيد و از موضوع كه باخبرشد چنان با حالت وحشتي گفت : اوه ببين حالا چقدر آب هرز رفته تا اينا فهميدن اين مرده ، راست هم ميگفت بالاخره ما عوام الناس هر موضوعي رو از منظر خودمون نگاه ميكنيم و از ديد خود
4) توي اين يك فصلي كه از قلم انداختن ما در اين خانه ي مفتي و پرمنت ميگذره ، چندين وچند دوست اومدن و با لطف فراوون گفتن كه سياسي نيستن و يا از سياست بدشون مياد و اي بابا حالا كه چي و …
راستش منم خيلي دلم ميخواست مشغله اي اينچنيني نداشتم و مثلا يه وبلاگ بنفش راه مي انداختم و اصلا بگو وبلاس ، آره وبلاس ، منم خيلي دلم ميخواست تو مملكتم مسائل سياسي حل شده مي بود تا با خيال راحت زهر نوشتنمو تويه يه وبلاس ماماني با خاطرات لامپ شب خوابي و … خالي كنمو و به قول روانشناسا عقده خود مهم بينيمو تويه چنين جايي ول ميدادم ، اما گويا در روز ازل خدا به جاي مغز تويه سر امثال من قرمه سبزي كارگذاشته كه حالا كلمون بوي قرمه سبزي ميده و …بگذريم
4) من بعد ايران در هفته اي كه گذشتو هر هفته آپديت ميكنم ، نوشته هاي متفرقه جاتو با اومدن پاييز كمتر خواهيم داشت و حتما مباحث و ديدهاي جامعه شناسيمو ادامه ميدم ، از نوشته هاي ماههاي اولم غافل نشين كه زور اساسيمو اونجا زدم ، خب بالاخره آغاز كار و ذوق كودكانه و …لينك هاي دست راستم كلا با وسواس انتخاب ميكنم و باري به هرجهت نيست
1) حرف اول يه آمار جالب و موثق در مورد جهانگردي : از ژاپني ها ساليانه 18 مليون نفر براي توريسم به ساير كشورهاي دنيا مسافرت ميكنند ، و از اين تعداد در سال 81 تنها 800 نفر به ايران آمده اند كه به احتمال زياد اين عده راه گم كرده بودند وگرنه دركشوري كه تمام نخبگان آن در حال راهي براي فرار از مرزهاي بي دروپيكر آنند ، ژاپني هايي كه از خود زمان هم يك ثانيه جلوترند ميان ايران چكار؟
ميدان نقش جهان اصفهان را ميخواهند ببينندكه همه جايش پر شده از يادگاري و فحش و بد وبيراه ، يا كتيبه هاي داريوش گنجنامه همدان را كه سالهاست زير آب و باران صاف شده ، پاسارگاد را كه مشتي خاك شده يا جنگل هاي شمال را كه همگي مال اين و آن سازمان شده ، كدامش را بگوييم كه هرجا دست غارتگران و دزدان بي صفت درويش نما باز شده جز ويراني چيزي باقي نگذاشته اند،
حقيقتا بايد براي ايران مترمكعب به كار برد كه زه زده اند به ارتفاع چندين متر در اين آب و خاك
2) خبر جالب توجه اينكه امروز در روزنامه شرق قيمت دوو سيلو در بازا اروپا 3000 دلار عنوان شد ، اين يعني 3 مليون تومان در حالي كه اين ماشين در ايران الان با چهار برابر قيمت و يك چهارم كيفيت داره عرضه ميشه ، بيابيد اين 8 مليون و اندي گم شده را در جيب گود حضرات ، بي دليل نيست كه بودجه حوزه علميه 30 برابر ميشه و قطر گردنشان هر روز بيشتر از ديروز
3) آقا ديديد ميگن شنيدن بهشته و ديدن جهنم ، ما اينقدر آمار خودكشي خونديم ككمون اينطوري نگزيده بود كه امروز گزيد ، دم دماي ظهر بود كه توي كوچه صداي داد و هوار و ضجه مي آمد ، بله ديگه دختر جواني در همسايگي ما در حمام آنهم با روسري خودش را دار زده بود ، شير آبم باز گذاشته بوده كه صدايي بيرون نياد و تمام
همينجور توي كوچه با همسايه هاي بيرجامه به پا كه مشغول صحبت بوديم ، يكي از اين همسايه ها كه تو اداره آبه از راه رسيد و از موضوع كه باخبرشد چنان با حالت وحشتي گفت : اوه ببين حالا چقدر آب هرز رفته تا اينا فهميدن اين مرده ، راست هم ميگفت بالاخره ما عوام الناس هر موضوعي رو از منظر خودمون نگاه ميكنيم و از ديد خود
4) توي اين يك فصلي كه از قلم انداختن ما در اين خانه ي مفتي و پرمنت ميگذره ، چندين وچند دوست اومدن و با لطف فراوون گفتن كه سياسي نيستن و يا از سياست بدشون مياد و اي بابا حالا كه چي و …
راستش منم خيلي دلم ميخواست مشغله اي اينچنيني نداشتم و مثلا يه وبلاگ بنفش راه مي انداختم و اصلا بگو وبلاس ، آره وبلاس ، منم خيلي دلم ميخواست تو مملكتم مسائل سياسي حل شده مي بود تا با خيال راحت زهر نوشتنمو تويه يه وبلاس ماماني با خاطرات لامپ شب خوابي و … خالي كنمو و به قول روانشناسا عقده خود مهم بينيمو تويه چنين جايي ول ميدادم ، اما گويا در روز ازل خدا به جاي مغز تويه سر امثال من قرمه سبزي كارگذاشته كه حالا كلمون بوي قرمه سبزي ميده و …بگذريم
4) من بعد ايران در هفته اي كه گذشتو هر هفته آپديت ميكنم ، نوشته هاي متفرقه جاتو با اومدن پاييز كمتر خواهيم داشت و حتما مباحث و ديدهاي جامعه شناسيمو ادامه ميدم ، از نوشته هاي ماههاي اولم غافل نشين كه زور اساسيمو اونجا زدم ، خب بالاخره آغاز كار و ذوق كودكانه و …لينك هاي دست راستم كلا با وسواس انتخاب ميكنم و باري به هرجهت نيست
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی