رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ دی ۱۵, دوشنبه

پيش ما سوختگان مسجد وميخانه يكيست
حرم ودير يكيست.سبحه وپيمانه يكيست

اين همه جنگ وجدل حاصل كوته نظري است
گر نظر پاك كني كعبه وبتخانه يكيست

كبري را دريابيم
مي بينيد! تمامي ندارد.هر روز يك مسئله و يك دردسر.دختري از زور فقر تن به ازدواج با مردي ميدهد كه نيم قرن از او بزرگ تر است
مادر مرد او را در خانه فاحشه صدا ميكرده وگويي كنيزي در چنگ داشته باشداو را آزار مي داده
...
و دليل؟ خوشي؟ نخير.فقر.
بله فقري كه در سايه ي دزدي ها و تفكرات هردم به سازي روحانيت معزز دارد ريشه ميدواند
در اين طرف تهران، در جنوب تهران، سياهي چشم را آنچنان آزار ميدهد كه اغنياي شهر ترجيح ميدهند با عينك دودي به مصاف آن بروند و در آنطرف شهر
در سعدآباد وجماران مشتي نشسته به راي زني كه پايتخت را به كجا منتقل كنيم وچگونه امنيت نظام اسلامي را تامين كنند كه حفظ آن از هر واجبي واجب تر است... و اين دفعه همچون سال 57 زلزله غضب خدا نيست كه در سايه ي عدل خواجگان خداوند تماما رضايت است...واين قهر طبيعت است كه تازگي با استكبار جهاني پيمان خيانت بسته.


ميدانم. باز زهرا وزهراهاخواهند گفت كه بي ربط گفتي و زدي درون جاده ي شعار وسياست!
اما حقيقت است.نمي توان نگفت.نمي توان در اين نيمه هاي شب در زمزمه ي صداي گلپا به حال ايران،.نگريست...

كبري، قرباني همين سيستم ، همين نظم ونظام حالا با چوبه ي دار ده روزي فاصله دارد وبس
خودتان را جاي او بگذاريد شما جاي او بوديد چه مي كرديد.روزنامه ي اعتماد شرح حالي از او نوشته كه !

review عزيز آن را نقل كرده

محض رضاي خدا كبري راهي جز آنكه فقر ونكبت برايش آسفالت كرده بود پيش رو داشته تا انتخاب كند؟ تا مخير باشد و حالا بتوان او را سرزنش كرد.

بله . گفتم كه هر روز ماجرايي است و وبلاگستان به راه مي افتد وآن را در بوق ميكند يك روز مهرانه و روز بعد افسانه، فردا احمد وامروز كبري
همه دچار عدالتخانه ي قاضي شارع زمان! آقاي شاهرودي همسر جديد وقتي براي اين افكار نمي گذارد؟ درست است؟

تكميلي :
فشار افكار عمومي كار خود را كرد : دستور جهت بازبيني در پرونده

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی