روزي كه آزادي پيروز شود
بارها شده به اين مطلب انديشيده ام كه برخورد نظام بعدي با سردمداران نظام فعلي چيست ، در مملكت ما حكومت ها در بدو امر همچون هندوانه نبريده اي بوده اند كه آب از لب و لوچه ظاهربينان راه انداخته اند اما دراكثر موارد نهايتا تو زرد از آب درآمده اند ، در سال 57 كمتر كسي فكر ميكرد نظام فعلي اينگونه بيرحمانه حتي با رفتگر شهرداري نظام قبلي نيز برخورد كند ،اما طعم هوس آلود قدرت و حلاوت زفاف با عروس هزار و يك حجله تمام آدميت بر باد ميدهد ،
آيا نظام بعدي درياي خون راه خواهد انداخت ،دادگاههاي لحظه اي تر و خشك را با هم خواهند سوزاند ، و حكومت بعدي هم قدرت را درختي مي انگارد كه بايد با خون آبياري شود ، نمي دانم و نمي دانيم ، اما و اي كاش بي هيچ تندروي ،با تشكيل يك نظام جمهوري دموكراتيك فدرال ، حتي منفورترين طبقه فعلي جامعه ما (همان روحانيت معزز ديروز) بنا بر نظر بختيار كه در ديماه 57 گفت كه ما به آيت ا… اجازه خواهيم داد كه همچون واتيكان ايتاليا در قم مدل حكومتي را كه اسلامي ميخواندش پياده كند .
به آزادي نزديك تر آن است كه آخوندها نيز بتوانند در راي گيري ها شركت كنند و مثلا اگر در قم ميخواهند همچون طالبان حتي خران را شورت به پا كنند در محدوده ايالت خود قانون دلخواه خود را پياده كنند ، براي جامعه هزار رنگ ايرانيان (از ديد جامعه شناسي ) نظام فدرالي و خودمختاري ايالتي بهترين ميتواند باشد اگر در مرزبندي ايالات ويژگي هاي بافت فرهنگي لحاظ شود تا حقوق اقليت و اكثريت فداي هم نشود ، اگر دادگاهي مسئولان فعلي طبق قانون و با نظر هيئت منصفه ، و منهاي هرگونه خشونت و با اجراي تمام عدالت باشد آنگاه ميتوان به آينده اميوار بود ، خون را با خون شستن نتيجه اش آني ميشود كه اكنون ميبينيم ، امروز كه رضاپهلوي بي هيچ شرم و حيايي از ستمي كه پدرش به مردم كرده بيانيه آزادي خواهي صادرميكند بايد در نظر داشت كه طي كردن همان روال باعث خواهد شد تا روزي محسن رفسنجاني در تبعيد ادعاي شرف كند ، حقيقتا حيف است قصابي همچون رفسنجاني را كشت ، چرا كه اينكار در دراز مدت به او اعتبار خواهد داد ، و شايد فردا روزي پسر مصباح يزدي به خونخواهي پدر مظلومش خواهد برخواست!!!!
آري ،طعم هوس آلود قدرت و حلاوت زفاف با عروس هزار و يك حجله تمام آدميت بر باد ميدهد ، اما و البته مقصرند مردمان اين سرزمين كه خود نيز با سكوتشان كمك كرده اند ، آري از ماست كه برماست ، علي بن ابيطالب وقتي هزارو اندي سال قبل در مسجد كاهگلي كوفه فرياد برآورد كه حكومت ها عين لياقت خلايقند ، در واقع درس جامعه شناسي را براي مشتي انسان احساساتي نمي داد كه علي ميدانست : صداي علي در تاريخ ميپيچد و اما نه مسلماني ما مسلماني است كه همه ادعا و ظاهر است ،
در نظر كانديداي جايزه صلح نوبل دكتر آغاجري ، مسلماني شريعتي ملاك است كه ريش ميتراشيد و كراوات ميزد چرا كه مقتداي او از همان مسجد محقر به او گفته بود با مردم همرنگ و همنشين باش و نه تافته جدا بافته …
ايران در هفته اي كه گذشت
-ضرب الاجل براي ايران : بازي تمام شد
حكام ايراني براي اولين بار بر سر دوراهي قرار گرفتند ، جام زهري كه نمايندگان به آن اشاره كردند تنها شش ماه بعد از نوشته شدن آن نامه نمود عيني يافت ، حالا جام است و دست چلاق و دهان خون آلود ، زهر قبلي تنها چندماه بعد اثركرد ، بي شك اين زهر قوي در تني ضعيف زودتر اثر ميكند …
- در هفته ي گذشته سعيد حجاريان از اصلاحاتي ديگر دم زد
صداي اول (اصلاح طلبان حكومتي ): اطلاحات مرد ،زنده باد اصلاحات بعدي
صداي دوم (مردم خسته) : اصلاحات مرد ،زنده باد انقلاب
صداي سوم (صداي روشنفكران) : اصلاحات مرد ، زنده باد آزادي
چه تضميني وجود دارد كه يك انقلاب كور خود تبديل به حكومتي محافظه كار نشود ، تنها دانايي است كه آزادي مي آفريند و آنگاه انقلاب و جنبش منهاي احساسات مساويست با آزادي ، پس زنده باد انقلاب فكري و رنسانس اجتماعي
-نمونه اي از انقلاب مدني : نه به جمهوري آخوندي
بارها شده به اين مطلب انديشيده ام كه برخورد نظام بعدي با سردمداران نظام فعلي چيست ، در مملكت ما حكومت ها در بدو امر همچون هندوانه نبريده اي بوده اند كه آب از لب و لوچه ظاهربينان راه انداخته اند اما دراكثر موارد نهايتا تو زرد از آب درآمده اند ، در سال 57 كمتر كسي فكر ميكرد نظام فعلي اينگونه بيرحمانه حتي با رفتگر شهرداري نظام قبلي نيز برخورد كند ،اما طعم هوس آلود قدرت و حلاوت زفاف با عروس هزار و يك حجله تمام آدميت بر باد ميدهد ،
آيا نظام بعدي درياي خون راه خواهد انداخت ،دادگاههاي لحظه اي تر و خشك را با هم خواهند سوزاند ، و حكومت بعدي هم قدرت را درختي مي انگارد كه بايد با خون آبياري شود ، نمي دانم و نمي دانيم ، اما و اي كاش بي هيچ تندروي ،با تشكيل يك نظام جمهوري دموكراتيك فدرال ، حتي منفورترين طبقه فعلي جامعه ما (همان روحانيت معزز ديروز) بنا بر نظر بختيار كه در ديماه 57 گفت كه ما به آيت ا… اجازه خواهيم داد كه همچون واتيكان ايتاليا در قم مدل حكومتي را كه اسلامي ميخواندش پياده كند .
به آزادي نزديك تر آن است كه آخوندها نيز بتوانند در راي گيري ها شركت كنند و مثلا اگر در قم ميخواهند همچون طالبان حتي خران را شورت به پا كنند در محدوده ايالت خود قانون دلخواه خود را پياده كنند ، براي جامعه هزار رنگ ايرانيان (از ديد جامعه شناسي ) نظام فدرالي و خودمختاري ايالتي بهترين ميتواند باشد اگر در مرزبندي ايالات ويژگي هاي بافت فرهنگي لحاظ شود تا حقوق اقليت و اكثريت فداي هم نشود ، اگر دادگاهي مسئولان فعلي طبق قانون و با نظر هيئت منصفه ، و منهاي هرگونه خشونت و با اجراي تمام عدالت باشد آنگاه ميتوان به آينده اميوار بود ، خون را با خون شستن نتيجه اش آني ميشود كه اكنون ميبينيم ، امروز كه رضاپهلوي بي هيچ شرم و حيايي از ستمي كه پدرش به مردم كرده بيانيه آزادي خواهي صادرميكند بايد در نظر داشت كه طي كردن همان روال باعث خواهد شد تا روزي محسن رفسنجاني در تبعيد ادعاي شرف كند ، حقيقتا حيف است قصابي همچون رفسنجاني را كشت ، چرا كه اينكار در دراز مدت به او اعتبار خواهد داد ، و شايد فردا روزي پسر مصباح يزدي به خونخواهي پدر مظلومش خواهد برخواست!!!!
آري ،طعم هوس آلود قدرت و حلاوت زفاف با عروس هزار و يك حجله تمام آدميت بر باد ميدهد ، اما و البته مقصرند مردمان اين سرزمين كه خود نيز با سكوتشان كمك كرده اند ، آري از ماست كه برماست ، علي بن ابيطالب وقتي هزارو اندي سال قبل در مسجد كاهگلي كوفه فرياد برآورد كه حكومت ها عين لياقت خلايقند ، در واقع درس جامعه شناسي را براي مشتي انسان احساساتي نمي داد كه علي ميدانست : صداي علي در تاريخ ميپيچد و اما نه مسلماني ما مسلماني است كه همه ادعا و ظاهر است ،
در نظر كانديداي جايزه صلح نوبل دكتر آغاجري ، مسلماني شريعتي ملاك است كه ريش ميتراشيد و كراوات ميزد چرا كه مقتداي او از همان مسجد محقر به او گفته بود با مردم همرنگ و همنشين باش و نه تافته جدا بافته …
ايران در هفته اي كه گذشت
-ضرب الاجل براي ايران : بازي تمام شد
حكام ايراني براي اولين بار بر سر دوراهي قرار گرفتند ، جام زهري كه نمايندگان به آن اشاره كردند تنها شش ماه بعد از نوشته شدن آن نامه نمود عيني يافت ، حالا جام است و دست چلاق و دهان خون آلود ، زهر قبلي تنها چندماه بعد اثركرد ، بي شك اين زهر قوي در تني ضعيف زودتر اثر ميكند …
- در هفته ي گذشته سعيد حجاريان از اصلاحاتي ديگر دم زد
صداي اول (اصلاح طلبان حكومتي ): اطلاحات مرد ،زنده باد اصلاحات بعدي
صداي دوم (مردم خسته) : اصلاحات مرد ،زنده باد انقلاب
صداي سوم (صداي روشنفكران) : اصلاحات مرد ، زنده باد آزادي
چه تضميني وجود دارد كه يك انقلاب كور خود تبديل به حكومتي محافظه كار نشود ، تنها دانايي است كه آزادي مي آفريند و آنگاه انقلاب و جنبش منهاي احساسات مساويست با آزادي ، پس زنده باد انقلاب فكري و رنسانس اجتماعي
-نمونه اي از انقلاب مدني : نه به جمهوري آخوندي
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی