رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ بهمن ۳, جمعه

>>سياست وفرهنگ!

رابطه ي كنفرانس برلين با مهران مديري !

چند روز قبل يكي از نماينده هاي بست نشسته در مجلس در انتقاد از بايكوت خبري صداوسيما ،به طعنه اينطور گفت كه رسانه ي ملي در راستاي خبر رساني شفاف (شعار سازمان مذكور)، زن نيمه عريان و رقصان را در ايام عاشوري نشان ميدهد ولي ترجيح ميدهد بعد از يك هفته از تحصن هشتاد نماينده كوچكترين خبري بر آنتن نبرد...

از طرفي ، آقاي لاريجاني و اهل بيت كه بارها كينه توزي ايشان بر اصحاب نظر و تجربه عريان شده نيز به نظر رسيد اينبار
قصد جواب گويي به انتقادهاي پي درپي نمايندگان را ندارند
اما حقيقت اينست كه ايشان تصميم گرفته بودند با زبان هنر متعهد و ولايت مدار جواب مخالفان بدهند ...

برنامه ي طنز نقطه چين را مي شناسيد؟ مهران مديري بعد از مجموعه ي پاورچين كه در شبكه ي تهران از موفقيت نسبتا خوبي برخوردار شد .در شبكه ي سه سيما اقدام به ساخت طنزواره ي ديگري و عمدتا با همان بازيگران ،اين بار با نام نقطه چين كرد .
قسمت هاي اول آن بدين گونه بود كه مديري در نقش گاراگاه يك اداره ي امنيتي سعي در ايجاد طنزي مبتني بر گيجي و سرگشتگي خود ودستيار واداره اش داشت كه بنا بر گفته هاي يكي از كاركنان سازمان و آشناي حقير، با اعتراض وزارت اطلاعات به مديران صدا وسيما ، كه لابد لبه ي تند هجو را به سمت خود ديده بودند و بعيد هم نيست، مابقي قسمت هاي ظبط شده ي مجموعه به كناري نهاده شد وبا تغيير يكباره ي مجموعه ي طنز به شكلي كاملا سرسري ومشهود، طي يك قسمت ، اداره بسته شد، كارآگاه تبديل به يك بيكار جوياي كار شد و تعدادي از بازيگران رفتند و...
اما از قسمت بعد -يعني دو روز پيش- داستان به سويي رفت كه صاحب خانه ي مهران مديري تصميم به شركت در انتخابات اتحاديه ي صنفي كرد و مديري ودستيارش هم كه بيكار و در نتيجه در وتخته جور شد وايشان شدند مدير برنامه هاي آقاي كانديدا و القصه كانديدا ولخرجي ها كرد و كرد تا اينكه خبر رسيد رد صلاحيت شده و تصميم گرفتند تحصن كنند و اعتصاب غذا ..
بله .اعتصاب كنندگان قصه ي آقاي لاريجاني در خفا غذا ميخوردند و در حضور خبرنگاران غش وضعف ميرفتند تا اينكه به آنها خبر رسيد چه نشسته ايد كه سه روز هم از انتخابات گذشته و ول معطليد( يعني نمايندگان بست نشسته ! آنقدر بنشينيد تا زير پايتان كندر سبز شود!!)

اما كار به همين جا ختم نشد. در چند دقيقه ي پاياني در نمايي از مغازه ي آقاي كانديداي سابق ، يك آقا وارد شد وقيمتي پرسيد و كانديدا به جبران هزينه ها ، قيمتي پراند و حضرت آقاي مشتري ، بازرس اتحاديه از كار درآمد-كه با مديريت جديد بازرس هم عوض شده- و بله ديگر. توبيخ كانديدا. ( يعني فردا كه كرسي هاي مجلس را گرفتيم ما ميدانيم با شما!!)

و اما اشاراتي چند نظر سعيد ديگر :

در سكانس پاياني ، مقصود نهايي را هم در دايره ريخته اند .يك جور تهديد و ترس براي راي دادن.آخر فردا كه آنها بيايند توبيخي در كار است!!!.


>>فرهنگ
صد سال پيش ؛قمر

زندگي نامه ي قمرالملول وزيري :
بانوي اول آواز ايران متولد كاشان بود.او در كودكي پدر ومادرش را از دست داد.مادربزرگش موسوم به -خيرالنسا،ملقب به افتخارالذاكرين- كه روضه خوان حرم ناصرالدين شاه بود،او را هم با خود به روضه مي برد.قمر پاي منبر او مي نشست ومي خواند.سالها گذشت تا قمر با مرتضي ني داود آشنا گرديد. وتا وقتي كه مي خواند از استاد خود دست برنداشت،چرا كه تمام هنر خود را مديون او بوده است.صداي قمر در صافي و درخشندگي ولطف و جذابيت نظير نداشت.از آوازهاي او صفحات متعددي پر شده و بعضي از آنها مثل ترانهء مرغ سحر كه شعر آن از استاد ملك اشعرا بهار و آهنگ آن از مرتضي ني داود است هنوز معروف مي باشد و خوانندگان زيادي پس از او آن را خوانده اند.قمر همچنين با ساز اميرارسلان خان،تمام تصنيف هاي امير مجاهد تصنيف ساز معروف را خواند كه توسط كمپاني -پليفون-بر روي صفحه ضبط گرديد و تمام درآمد آنها را صرف پرورش دختران سر راهي كرد.زماني هم كه دستگاه فرستنده ي راديو تهران در سال 1319 به كار افتاد،قمر الملوك اولين خواننده اي بود كه در آن برنامه اجرا كرد.او زني مهربان و با عاطفه و يك پارچه احساس وعشق و دلدادگي بود.تا آنجا كه توانست به مستمندان،و كودكان يتيم كمك كرد،به طوري كه در اواخر عمر به عسرت زندگي مي نمود.او روزگاري دراز شمع فروزان محافل ادب و رشته، پيوند دلهاي اميدوار بود.
قمر الملوك در سالن گراند هتل كنسرتهايي هم داد و صفحات زيادي پر كرد ودرآمد حاصله از آنها را وقف مستمندان و يتيمان وبينوايان مي كرد.او در همدان كه براي افتتاح سينمايي دعوت شده بود به ديدار عارف رفت و شب دوم هم عارف به كنسرت آمد و در تمام مدتي كه قمر مي خواند عارف با احساساتي كه از او سراغ داريم گريه مي كرد و همهء مردم تحت تاثير صداي قمر و وضع روحي عارف به هيجان آمده بودند.بعد تمام گلها وگلدانهاي نقره و هدايا كه تقديم قمر شده بود به پيشنهاد قمر به عارف تقديم شد،ولي عارف قبول نكرد و قمر آنها را به ديگران بخشيد.
اين بانوي آواز ايران با اين خصائل پسنديده در ساعت يازده و نيم پنجشنبه پانزده مرداد 1338 در سن 54 سالگي در شميران ديده از جهان فرو بست و در قبرستان ظهيرالدوله به خاك سپرده شد.روحش شاد.

>>لينكداني
آيت الله سيستان خواستار توقف تظاهرات در عراق شدآقاي سيستاني يكي از منتقدين جدي نوع حكومت ايران هستند .حال عجيب اين چند روز مقامات جمهوري اسلامي روي او مانور ميدهند. يا بايد گفت چقدر احمق شده اند مقامات جمهوري اسلامي كه بر زمينه ي لق يك كينه دار از خودشان جولان مي دهند يا بايد دنبال يك توافق و ديده بوسي بود.
هدف بست نشينان واقعا چيست ؟ اين مطلب را كسي نوشته كه نميتوان او را متهم به سياسي نويسي كرد
به مريضي خامنه اي نخنديد. ميگويند آقاي خامنه اي به همان دردي مبتلاست كه محمد رضا بدان مرد.


0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی