رفراندوم بلاگ

۱۳۸۲ اسفند ۸, جمعه


اي كاش فيلتر بودم

شنيده بوديم بعضي براي معروف شدن وبلاگشان ، دست به هك كردن خود ميزنند . ديده بوديم بعضي براي پرخواننده بودن تنشان براي جنگ وجدل و قهر وقهر كشي هاي اينترنتي ميخارد اما نديده بوديم كسي به همين خاطر آرزوي فيلتر شدن وبلاگش را داشته باشد !!كسي پارتي داخل مخابرات دارد كمك كند ايشان را . صواب دارد!
‌‌


>>لينكداني
>>من مجلس تعيين مي کنم. من مجلس تعيين ميکنم. من تو دهن اين مجلس ميزنم. من به پشتوانة اينکه آمريکا به من گفته است که کاري ندارد با من، مجلس تعيين مي کنم. من تو دهن اين ملت مي زنم ...ادامه
>>همايش فروغ فرخ زاد در دانشگاه بوعلي برگزار مي شود
>>صادق صبا : آمار انتخابات نشان ميدهد حاميان استبداد ديني همان پانزده درصدند كه پيش تر گفته ميشد
>> جدول وبلاگي !

۱۳۸۲ اسفند ۵, سه‌شنبه



تقلب ،تقلب ، تقلبت مبارك

بالاخره انتخابات ، يا اگر بهتر گفته باشيم انتصابات ، برگزار شد . همه ديديم حوزه ها خلوت بود. صدا وسيما خودش را پاره كرد.دوستان دو سه تا از اموات را ميان آنچه كه سيماي جمهوري اسلامي گزارش تصويري از انتخابات اول اسفند مي ناميد ديده بودند . صدا وسيما زور آورد كه در بعضي مراكز راي گيري ،تعرفه اي نيست .حتي سخنان رفسنجاني سانسور شد . در چند حوزه شناسنامه ها مهر نمي خورد ، گفته شد بين وزرا و حسن روحاني بين اعلام آمار واقعي راي دهندگان ، بحث است .براي نمونه يك بلاگر ننوشت وضعيت حوزه هاي راي گيري حداقل مثل انتخابات قبل بود. عكس گرفتن از پايگاههاي خالي از مردم قدغن بود. تعداد مراكز نيز كم شده بود اما با اين همه در هر جا كه سرك مي كشيدي چهار تا يرمرد وپيرزن ، چند تا پسربچه ي راي اولي و تعدادي زن روگرفته ميديدي با شوهرهاي گم شده در انبوه ريش ...

راي گيري تمام شد .در اقدامي عجيب مدارس تهران جهت شمارش آرا ، شنبه تعطيل اعلام شد .خوش بينانه ترين پيش بيني ها ميزان مشاركت را تا چهل درصد تخمين ميزد. يكشنبه ، دوشنبه تا سه شنبه كه آراي تهران نيز اعلام شد :

در خود شهر تهران 28 درصد و در كل استان كمتر از 35 درصد
و مابقي :
استان فارس 73/57 درصد
استان خوزستان 59/55 درصد
استان همدان 08/51 درصد
استان اصفهان 62/41 درصد
استان آذربايجان شرقي 98/55 درصد
استان مازندران 79/42 درصد
...
و اينها آمار مورد تاييد خود شوراي نگهبان است و نتيجه ي كلي دغل بازي از عوام فريبي و بازي با احساسات مذهبي ، شايعه پراكني وتشويق وتهديد گرفته تا چاپ برگه ي مخصوص ضرب مهرهاي اضطراري و مهر نزدن شناسنامه ي خودي ها و تمديد بي دليل زمان راي گيري و هزار دوز وكلك پيدا وپنهان ديگر ...

صندق ها خالي بود وگرنه چه دليل داشت عكس گرفتن از حوزه ها به ضبط دوربين و مواخذه ي عكاس و هزار دردسر ديگر بيانجامد ؟
ملاها از نتيجه ي حقيقي انتخابات باخبربودند وهستند وگرنه چه دليل داشت اجبار تمام سربازان وظيفه به راي دادن ؟

حالا حتي حسنعلي پسر شيرمحمد كه از روستاي برات آباد به سربازي راهي تهران شده بود نيز با اين اجبار فهميد گدايي راي يعني چه . دريوزگي مفلسانه براي راي چه حال دارد .فهميد از هشت مليون واجد شرايط تهراني دو مليون راي يعني چه . او هم فهميده كه در روستايش حضور صد درصدي و ده درصدي خلايق توفيري به حال حكومت نميكند و اين تهران وشهرهاي بزرگ است كه زير ذره بين اهل انديشه اند.

با اين وجود آبها كه از آسياب افتاد حضرات از خواب بيدار شدند كه همين پنجاه درصد تقلبي نيز كم است و درجه ي راي را ده درصد بالا بردند . البته علمي برخورد كردند ! يعني پنجاه ويك درصد را با روش ملاغورث گرد كردند تا شود شصت درصد . بعد هم بالاي شصت درصد . عالي است نه ؟

ولي اين همه ي ماجرا نيست. دنياي منصفان و عادل مسلكان از تحريم انتخابات آگاه شد.آنچه كه بايد ، شد. اندك ظاهري كه نگه داشته بودند درهم شكست ومفلسانه به دنبال راي چهره عريان كردند .

تحريم انتخابات به نتيجه ي خود رسيد.

اتحاديه اروپا با همه ي مدارامسلكي نتوانست از فرمايشي بودن انتخابات ايران چشم بپوشد .رشته ها پنبه شد .حال كدام عاقلي ميتواند باور كند نفر سي ام انتخابات قبلي تهران بعد از چهارسال نمايندگي كه جز ايستادن در مقابل خواسته هاي اكثريت مردم كاري نكرده ، حالا راي اول تهراني ها باشد . مگر نه اينكه فائزه رفسنجاني اول شد چون اداي مدرن ها را درآورد ويا محمد رضا خاتمي اول شد چون برادر رييس جمهور محبوب بود ؟ چطور اين قاعده به ناگه ميشكند ؟ معلوم است كه آرا ،‌آراي همان شهروندان نيست .اين برادران مذاب در ولايت بوده اند كه براي تهران تصميم گرفته اند

در اين ميان يكي از مسببان تورم قيمت دستمال ابريشمي، با نفر سي ويكم شدن، از دوطرف ضرب شستي خورد اساسي .
كروبي و در كل اصلاحطلبان حكومتي نتيجه ي ايستادگي در مقابل مردم را ديدند.با اين نتايج حتي بي بي سي هم نميتواند تحريم را نتيجه ي رد صلاحيت بزدلاني همچون كروبي و الساس حضرتي بدانند. تحريم پيروز شد .

>>لينكداني

>>شهرداري تهران جلوي افتتاح موزه ي شريعتي را ميگيرد ؛ سوسن شريعتي
>> ضد سانسور ؛ خوابگرد



۱۳۸۲ بهمن ۳۰, پنجشنبه

راي ما به آبادگران ايران اسلامي




براي ايراني
آباد


        

آزاد

            


مستقل


                   




كانديداهاي ما در همدان :



حاج بابايي سپاهي سابق و دلال قير و سيمان و خريدار كارخانه هاي ورشكست خارجي فعلي و داراي سابقه ي دو دور نمايندگي همدان با راي مريانجي هاي مخلص ولايت وروستاهاي اطراف ﴿ يه چيزي در مايه هاي شهر ري تهران ﴾ !!‌ و فاطمه بهادربيگي معروف به فاطمه كماندو ، زن سردار كياني رييس بسيج همدان

-در ضمن از حاج آقا علاقبنديان نيز كه با كمك ملياردي خود آبروي سپاه را خريده و از ورشكستگي مفتضحانه ي صندوق عدل اسلامي سپاه جلوگيري كردند صميمانه متشكريم . اميدواريم بتوانيم با تسهيلات صادرات بيشتر از شرمندگي اين مستضعف تريلياردر در بياييم .


وعده ي ديدار امت ذوب شده در ولايت آقا فردا جمعه در پاي صندوق هاي راي ، شناسنامه ي اموات فراموش نشود !!



حس قريبي است مرا

وقتي خبر را بخواني يك احساس داري و بس . تمام شد. كودتا تكميل شد.ياس نو كه بسته شد ياد جامعه مي افتي كه باز شد .انگار آن ابتدا بود واين آخر خط. درست مثل قطاري كه از مبدا شادمانه آمد و چهار آبادي را ويرانه كرد .عاقبت به خيري مهم بود كه افسوس . اول اسفند هم خاطره و نمادي به تلخي بيست وهشت مرداد پيدا كرد . اين بار هم همچون همان روز لعنتي .دقيقا.ايضا با همكاري دولتهاي فرانسه ،روسيه ، انگلستان و هكذا.

پيش داوري نكنم . شايد اول اسفند روز رفراندوم ملي باشد . از الان فكر صبح شنبه هستم وخبرهايش . كمتر از سي درصد .كمتر از سي درصد .كمتر از سي درصد ...مدام همچون زيرنويس از ذهنم ميگذرد...كمتر از سي درصد كه راي بدهند هيچ ملايي نمي تواند توجيهش كند . ولي منبع خبر ما كيست ؟ منتظريم كه خودشان كوث ديوثي خودشان را شنبه يكشنبه بزنند . آخر به همان دودوزه بازي كه ميدانيم آمار را ميتوانند جابه جا كنند .لابد اين بار هم خاتمي و لاري وكروبي سكوت ميكنند .چه مي گويم ؟ حتما سكوت ميكنند . آقا ( معظم له ) حكم حكومتي ميدهد مصلحت است آمار را بله ...

چه كسي ميداند ؟؟ چه كسي ميفهمد ؟؟




>>لينكداني

>> ياس نو و شرق توقيف شدند .
>>رفراندوم خواه مجلسي فقط دو نفر : حقيقت جو ، لقمانيان
>>دو نوشته با همان احساس قريب كه گفتم : از مسعود بهنود و سيد ابراهيم نبوي
>>با سوابق ائتلاف آبادگران رهبري آشنا شويد
>> وزارت كشور از دخالت نظاميان مي نالد ؛ سپاه گندش را درآورده
>> مجمع روحانيون باطن خود رو ميكند . منتخب نيا : از ابتدا هم در خط رهبري بوديم ، كروبي : مردم در حد قابل قبولي در انتخابات شركت مي كنند
>>نموداردايره ي بسته ي قدرت در ايران ؛ وبلاگ روزانه

>> وزارت بهداشت اعلام كرد انعكاس اخبار مرتبط با خودكشي اقدام به خودكشي را در افراد مستعد تسريع مي‌كند؛ اخبار خودكشي رده بندي سري پيدا ميكند
>>سردبير نيويورك تايمز: وبلاگ پديده‌ي بسيار مهم و تاثير گذار روزنامه‌نگاري نوين است

>> يك لوگوي ديدني در رابطه با تحريم انتخابات

۱۳۸۲ بهمن ۲۸, سه‌شنبه

خبر فوري


سه شنبه 28 بهمن- ساعت 4 بعد از ظهر
ورشكستگي عدل اسلامي

همكنون - ساعت شانزده روز سه شنبه - نزديك به هفت هزار نفر در بازار اصلي همدان وخيابان اكباتان وشهدا تجمع كرده اند.حضور نيروهاي ضد شورش وپليس بسيار گسترده است اما انبوه جمعيت با متوقف كردن عبور ومرور خياباني و اعتراضات پراكنده در حال افزايش است.تجمع كنندگان كه اغلب سپرده هاي چندمليوني براي دريافت وام در اين بانك وابسته به موتلفه ي عسگر اولادي و سپاه داشته اند كاملا عصباني وبحران زده به نظر ميرسند.با نزديك شدن به تاريكي هوا تلاش پليس براي پراكندن جمعيت به خشونت نزديك ميشود ...

گفتني است كه بنا بر اطلاعات موجود بانك عدل اسلامي (صندوق قرض الحسنه ي عدل) طرف قراداد سپاه براي پرداخت حقوق كاركنان اين نهاد نيز مي باشد.
به شخصه در حال رفتن به محل تجمع هستم...

پنج شنبه 29 بهمن ماه

نگاهي به حوادث همدان :

تاريخچه ي صندوق عدل اسلامي : شانزده سال پيش سه تن از سرداران سپاه غرب با اتمام جنگ دست به فعاليت هاي اقتصادي زده ، اقدام به تاسيس اين صندوق نمودند كه روال كار آن مبتني بر دادن وام بر اساس دو برابر اندوخته ي سپرده گذاري شده در مدت چهار ماه با بازپرداخت دوساله ، و با كارمزد 2 درصد بود و اخيرا مسئولين اين صندوق نظر به استفتا از رهبري، نرخ كارمزد را به يك درصد كاهش دادند و روي اين مطلب مانور دادند...
شعب گسترده ي اين صندوق با جوي كه پشتوانه ي اين صندوق را دولتي ميدانست در طي اين سالها توانسته بود در رقابت با ساير بانك هاي دولتي به جذب سرمايه هاي سرگردان بپردازد به طوري كه موجودي كلاني ازصندوق در بانك ملي براي كسب اعتبار راكد مانده بود ...

اين صندوق در تهران نيز يك شعبه فعال داشت كه از چندماه پيش با نگراني هاي ايجاد شده نسبت به اعتبار اينگونه ميني بانك ها ، با خروج سپرده ها و تعطيلي شعبه روبرو شد.

همچنين خبرهايي از استفاده از عوايد اين صندوق براي تجهيز گروههاي لمپن و همچنين تبليغ نمايندگان خاص و جريان هاي شناخته شده شنيده شده بود .


...و اما همه چيز از آنجا شروع شد كه شنيده شد شعب صندوق عدل يك هفته اي است تنها دريافت دارند وپرداخت ندارند .با نشت خبر در بازار هجوم صاحبين حساب براي دريافت موجودي طي چند روز موجب شد تا صندوق براي تامين ريال دست به دامان بانك ملي شود .از طرفي بانك ملي با اشاره به اينكه سپرده ي صندوق بلند مدت بوده و تا پايان دوره غير قابل پرداخت است ، عملا دست صندوق را در پوست گردو گذاشت.

روز سه شنبه ساعت 11 ، مسئولين بانك با اتمام پول نقد موجود براي پرداخت قصد تعطيل زودهنگام بانك را داشتنده اند كه ماجرا شروع ميشود. حاضرين از خروج كارمندان جلوگيري كرده ، از طرفي با پخش خبر، بازار زرگرها به حالت نيمه تعطيل درآمده ، در كمتر از يك ساعت هزاران نفر در چهار شعبه ي بانك عصباني ومعترض به نوعي گروگان گيري جمعي دست ميزنند. سه خيابان اصلي مسدود ميشود و حضور پليس ، نيروهاي امنيتي وحفاظت اطلاعات خبر از جدي بودن قضيه ميدهد. تجمع ماشين هاي پشت جمعيت مانده ، عصبيت جمعيت ، حضور برانگيزاننده ي پليس و در نهايت اعتراض هاي پراكنده و هو كردن هاي جمعيت ميان داد وهوار ميكروفن بدستان الگانس نشين ...
در صبح روز چهارشنبه ، جمعيتي كه دوباره از صبح زود جمع شده بودند به طرف مسجد جامع قديمي شهر هدايت شدند .

سخنراني فرماندار ، رييس سپاه ، نماينده ي دادگستري ، رييس نيروي انتظامي و دو ساعتي سخنراني وبعد نيمچه تهديدي به اين زبان كه در شلوغي تنها ظلم به خودتان ميشود و... از طرفي جمعيت صداي هليكوپتر نظامي سپاه را در بالاي سر ميشنود و بهتر ميبيند غائله را پايان دهد.يك مهر روي هر دفترچه و وعده براي پرداخت از روز شنبه.


و اما پشت پرده ي غائله چه گذشت

انتقام گيري از سپاه و موتلفه به خاطر دخالت ها در انتخابات . همين .به همين سادگي .بانك ملي رودر رو با صندوق ها . يا بهتر گفته باشيم دعواي قدرت چپ وراست ... . و اين نه تحليل من كه اطلاع كاملا موثقي است كه وقتي از دهن يكي از سپاهيان شنيده شد به نظر مسخره آمد تا آنكه با خود دكتر ...صحبت شد و ايشان تصديق كرد .

در اين ميان تنها آن بيچاره كه پول خانه اش را سپرده داشت قلبش گرفت و از حال رفت . همچون هميشه مردم بي اهميت .پول ها پرداخت خواهد شد اما مسلما اين صندوق با بد اعتباري بسته خواهد شد .صندوق هاي ديگر نيز با چنين بي اعتمادي روبرو خواهند شد كه هم امروز ساير بانك هاي زنجيره اي نيز با تقاضاي انبوه مراجعين براي بستن حساب روبرو بود . اظهارات اسبق مجموعه ي اقتصادي دولت وآن گزارش از فعاليت صندوق ها چشمه ي ماجرا بود .

لينك ها :

-خبر ناقص ، محتاطانه و ديرهنگام خبرگزاري دانشجويان : ايسنا : شايعه ورشكستگي موسسه قرض‌الحسنه عدل اسلامي صد‌ها نفر از مردم معترض استان همدان را به در شعب اين موسسه كشاند.
- خبر اول پيك ايران :بانك عدل اسلامي اعلام ورشكستگي كرد
-خبر تكميلي پيك ايران :صندوق قرض الحسنه عدل اسلامي اگر ورشكست هم نبود ورشكست شد

۱۳۸۲ بهمن ۲۲, چهارشنبه

شنيدم گوسفندی را بزرگی
رهانيد از دهان و دست گرگی

شبانگه كارد بر حلقش بماليد
روان گوسفند از وی بناليد

كه از چنگال گرگم در ربودی
چو ديدم عاقبت خود گرگ بودی




دز مصرف كلمه ي رفراندوم در اين چند روز كاملا شدت گرفته ، به طوري كه نگاهي به خبرنامه ي گويا كه در اين سالها به تدريج تبديل به چهار راه خبري ايرانيان شده ، نشان ميدهد خواست رفراندوم در حال تبديل شدن به شعار مشترك تمامي اپوزيسيون منجمله بريده ها از جبهه ي مشاركت وحتي برخي از نمايندگان مجلس شده است . اين اتفاق فرخنده را بايد غنيمت شمارد.


>> به دنبال پنج كودتا

بعد از آنكه مقاله ي پنج كودتا براي بعضي نويسندگان و سايت هاي خبري ارسال شد ، سايت پيك ايران اقدام به درج آن كرد و در اين ميان مسعود بهنود اينگونه نوشت :

" ... حالا می نويسند دوم خرداد هم تمام شد. می نويسند کودتائی شده است. تمام دفعاتی که اميدواران به نوميدی شدند همين بود. کودتا و يا انقلاب. به تعداد دفعات اميدواری و نوميدی....ادامه ي مقاله با عنوان بهاران خجسته باد"


>>لينكداني

>>يولداش : شايد اين انتخابات رفراندومی است كه سالها آرزويش را داشتيم
>>هاتف لوس آنجلسی خواننده ی سرود الله الله انقلابی !
>>پخش اعلاميه و شبنامه در تهران و چند شهر ديگر در جهت تحريم انتخابات
>>آنچه برای يك رئيس جمهور نوشته اند : ما چرا تاپاله خورديم ؟ ؛ نظرات ثبت شده در سايت رياست جمهوری
>>آمار سيا در مورد ايران ؛ لينك از ارنستو
>>اين خشم به كجا می كشد؟ ردگسترده صلاحيت ها برای مجلس هفتم است كه باعث ((رفراندوم )) می گردد
>>گزارش از تجمع شيراز ؛ رفراندم، نجات جمهوريت
>> فريبي ديگر ؛ ليست آبادگران همان ليست رهبری است
>>دادستان كل كشور : شركت در انتخابات مثل نماز, واجب عينی است اگر ولايت فقيه نباشد نماز, روزه و حج از بين می رود
>>مجموعه ی لينك های متمركز ؛ ابداع جالبی است برای گفتگوهای وبلاگی
>>شما راي بده باشيد فيلم سوپر (!) هم مي گذارند ؛ پخش ترانه دوباره مي سازمت وطن داريوش از سيماي لاريجاني
>> التماس از دانشجويان در خوابگاه دانشجويي براي شركت در راهپيمايي
>>مصباح يزدي : در انتخابات نظر مردم مشورتي است؛ تصميم نهايي با رهبر است
>>فرهنگ سياسي به روايت از ستون پنجم – سيد ابراهيم نبوي ؛ طنز
>> وبلاگ اتحاد آزادي خواهان
>>دانشجو يا فاحشه ؟ : براتون دانشجو ميارم!!! اينجا دانشگاه آزاد داريم.دانشجوهای خوبی داره ... ؛ متاسفانه فرهنگ از بالا قالب شده اي است . وقتي حكومت به دانشجويان مشتي رقاصه وبچه سوسول ميگويد و اندكي با رفتار خود كه جاي دانشگاه و زايشگاه را نفهميده اند بر آن صحه مي گذارند و به اين موضوع دامن مي زنند چگونه ميتوان غريد از خشم ؟.هميشه همينطور بوده همكاري افراطيون به ظاهر مخالف از دو طرف . كشور ما كشور اندك هاست ...

۱۳۸۲ بهمن ۱۹, یکشنبه



پنج كودتا

حكايت جمهوري اسلامي ، حكايت آن ياراني است كه با هم قله را فتح كردند و نهايتا پرچم يكي از آنان بر كوه نشست وديگران به پايين پرتاب شدند.مروري به پنج مرحله حذف كودتا مانند تاريخ جمهوري اسلامي داريم تا به آنچه كه مافياي قدرت در پي آنست نظري داشته باشيم .

كودتاي اول : كودتاي قانون اساسي ! سال 59
اولين كودتا در زماني حركت خزنده خود را شروع كرد كه ولايت فقيه وارد قانون اساسي شد .اصطلاحي كه در تمام جريان مبارزه بر عليه پهلوي از زبان هيچ مبارزي شنيده نشده بود ، همچون عروسي از حجله برون آمد و با تساهل اهل مجلس صاحب خانه شد.

كودتاي دوم : كودتاي نظامي سالهاي 60 و61
جمهوري اسلامي از خوان اول و لرزش هاي نخست گذشته ، جاي پا محكم ميكرد كه كلمه ي خودي وغير خودي از زبان عروس خانم به گوش رسيد و حركت آغاز شد .هزاران هزار آواره و اعدامي وگريزان تا آنكه كاسه ي شراب خونين، شكم خونخواران سير كرد و قانع شدند كه مابقي خودي اند ونه نخودي .چرا كه با تمام شدن مبارزات انتخاباتي خميني و كسب قدرت ، دوران نشان دادن باطن بود

كودتاي سوم : كودتاي قانون اساسي دوم سال 68
خميني ، در بستر مرگ است . كسي حرفهايش نميخرد .جلسات به جاي جماران در قم برپاست . قضيه چيست ؟ قانون اساسي مورد بازنگري قرار ميگيرد ، همزمان گروهايي ديگر غير خودي تشخيص داده ميشوند .از آقاي محتضر و منتظر الموت كه ميخواهد با قلبي مطمئن و روحي آرام از دهها هزار اعدام به پيشگاه پروردگار خويش بازگردد امضا بر تصديق ارتداد آنها ميگيرند.قانون اساسي قدرت را يكطرفه ميكند.منتظري نامي هم ديگر در كار نيست.همه چيز آماده ي آن است تا از كيسه ي جادوي رفسنجاني ، باريكه آخوندي علي گد...نام بر صحنه آيد.

كودتاي چهارم :كودتاي پارلماني سال 82
اقتدارگرايان كه در اين سالها توانستند به مردم بفهمانند كاري از دست شعاردهندگان اصلاحات برنمي آيد فرصت مغتنم شمرده ،در يك حركت تند وحساب شده ، با آگاهي از عدم حمايت مردم از هرگونه اعتراض رد صلاحيت شدگان، اقدام به گلچين كردن و چيدمان مجلس شب هفتم -مجلس ختم رژيم -كرده و از طرفي با ايجاد يك حزب فرمايشي نسبت به ارائه ليست هم اقدام كرده اند .همه چيز ميرود تا مجلسي خوشايند ميل حضرات حادث شود.بي موي دماغي و بي ملايم ترين منتقدي.

كودتاي پنجم : كودتاي رهبري سالي نزديك !

همانطور كه فضاي سالهاي 75 و76 ، يكي همچون خاتمي را مي طلبيد تا تز بازي را به طول زمان وبه نفع رژيم جمهوري اسلامي به درازا بكشد، محفل قدرت به اين نتيجه رسيده كه با برداشتن رهبري فعلي و رو كار آوردن يك روحاني همچون نوري همداني ، اقدام به تحركي جهت كسب زمان كنند .
بر اساس تز اين كودتا ، خامنه اي و رفسنجاني مسبب تمام مشكلات و عوارض جامعه واقتصاد ايران معرفي ميشوند ودر نهايت جامعه ي به جان آمده آرام ميشود . چيزي كه از آن به عنوان كودتاي پنجم ميتوان نام برد.كودتايي كه نظريه حكومت روحانيون ( اوليگارشي معممين* )را كاملا مستقر خواهد كرد.


*ايران گرفتار اوليگارشي
اوليگارشي يا گروه سالاري عبارت است از تسلط گروهي اندك بر حكومت بدون نظارت اكثريت .

بر خلاف آنچه كه در بسياري از تحليل ها وبحث هاي سياسي طرح ميشود حكومت ايران تنها دچار استبداد فردي - ديكتاتوري - نيست كه اگر اينگونه بود بسياري از كشمكش ها ورخ دادهاي مركز گريز كه ناشي از ندانم كاري وخلط امور است پيش نمي آمد يا لااقل آن دسته از بحران ها كه حكومت به دست خود دچارش است رخ نميداد .هرچند به بهاي خفقان وسركوب يك پارچه اي كه در كشورهايي چون شوروي سابق و عراق زمان صدام و چين وكره شمالي شاهد آن بوديم وهستيم اين نظم استبدادي رخ ميداد.

اما آنچه ايران را دچار اين جنگ قدرت تاتر گونه كرده چيزي نيست جز ديكتاتوري گروه مستبد روحانيت مدرسه حقاني .
روحانيتي كه معتقد بود دخالت در كار حكومت در زمان غيبت حرام است و سلطنت بهترين مدافع حوزه ميتواند باشد ولذا در موقعيت هاي مختلف ارادت و همراهي خود با حكومتهاي استبدادي زمان را بروز داده بود و همواره در ستيز با قشر روشنفكران اسلام گرايي همچون شريعتي چنگ ودندان نشان داده بود . ويترين اين تفكر را افرادي همچون شيخ فضل ا...نوري ، كاشاني ،كافي ،مصباح يزدي و هاشمي شاهرودي تشكيل داده اند . چنانكه همسر شاهرودي رييس فعلي قوه ي قضاييه دشمني خاصي با خميني و خط فكري او داشته و دشنامهاي ركيك او از نظر اهل تاريخ پنهان نمانده .اما همين گروه مدافع سلطنت ، بعد از كودتاي سوم -تغيير قانون اساسي در سال 68-تبديل به مدافعان سرسخت نظريه ولايت فقيه شدند و كار را بدان جا رسانده اند كه مي بينيد .

روحانيون مدرسه ي حقاني امروز به دنبال كسب تمام قدرت و برپايي شكل خاص حكومت مطلوب خود ،حتي از ذبح افرادي چون خامنه اي ورفسنجاني به سر سلامتي رسيدن به قدرت ابائي ندارد و در صورتي كه ببيند با تغيير مهره ها ميتوانند زمان بخرند با حذف خامنه اي و جايگزيني يك عروسك خوشچهره وتازه كار اينگونه وانمود خواهند كرد كه دوره ي جديدي از حكومت فرارسيده و رهبر جديد همچون خروشچف بعد از استالين به انتقاد از عملكرد گذشته برمي آيد وبدينگونه كودتاي پنجم نطفه خواهد بست
رفتار متناقض رهبري و آبرويي كه حتي در نظر دوستان از خود برد جزئي از مقدمات كودتاي پنجمي است كه با روي كارآمدن ولي فقيه سوم قرار است آغاز شود.



جريان چپ نو در حال شكل گيري

در حالي ، محمد خاتمي رسما آخرين مدافعان خود را تنها گذاشته و حاضر به برگزاري انتخابات صدام گونه شده كه حتي نمايندگان مجلس ، كندرو ترين جريان چپ داخل حكومت، نيز به يمن ردصلاحيتهاي اخير شوراي نگهبان به استبداد رهبري اذعان كرده و در يك دعواي لفظي با رهبري متقابلا او را گردن كلفت خوانده اند

اتفاقات سياسي چندماه اخير در ايران ،اندك افراد باقيمانده از لشگربيست مليوني معتقد به اصلاح پذيري جمهوري اسلامي را پراكنده ساخت و حال اين انشقاق ميرود تا سطح خواست ومطالبات عمومي را با يك روند افزايش تصاعدي مواجه كند .امري كه در صورت ارضا نشدن ، از آن به عنوان خودكشي سياسي ميتوان نام برد .
اما مافياي قدرت جسارت چنين كودتاي اقتدارگرايانه اي را چگونه كسب كرده و از كجا؟
سفرهاي متعدد حسن روحاني به اروپا و به خصوص مذاكرات فرانسه ، مذاكره با سناتورهاي آمريكايي ،چشمك به اسراييل ومبادله ي اسيران ، مقدمه اي بود كه با هدف رسيدن به مدل چيني حكومت ،همان برنامه ي بيست ساله ي مطلوب وروياي خوش خوابهايي كه بدون در نظر گرفتن خواستهاي هفتادمليون ايراني وتنها با اتكا با شرق وغرب تدارك ديده شده اند عجالتا مجال چنين نمايشي را داده است.اما در عقل سليم اينان بايد شك كرد كه تاريخ از ياد برده اند. قوي ترين امپراتوري هاي اين سرزمين درست وقتي در مقدمه ي پاشيدگي قرار گرفتند كه به مردم دهن كجي كردند .

مجموعه ي شرايط به اين سو ميرود تا جبهه ي معتقدين به رفراندوم با پيوستن دانه درشت هايي چون منتظري و بعضي نمايندگان مجلس خواست خود را به بحث رايج محافل تبديل كنند ويك مرحله ي ديگر به برگزاري يك رفراندوم تحت نظارت ناظرين بين المللي نزديك شوند.

به شخصه معتقدم :
شايد قصد اين بود كه با رد صلاحيت عده اي وبعد تعييد صلاحيت آنها به زمستان سياسي حاكم بر جامعه پايان دهند وصندوق ها را پر كنند اما وقتي عدم همراهي مردم با متحصنين را ديدند فرصت غنيمت شمرده با تير انتخابات دو هدف زدند مجلس را يك دست كرده وبا حذف منتقدين ملايمي كه تاب آنها را هم نداشتند موغ دماغ را كندند و از طرفي به ظن خود مجلس را در دست گرفتند. زهي خيال باطل كه از 45 مليون واجد شرايط راي دادن ، هر شخصي كه راي ندهد يك نه بزرگ گفته است به جمهوري اسلامي .اين انتخابات مردم نيست اين انتخابات رهبري است



>>لينكداني :

>>چالش بزرگ با اختيارات رهبر: پيش به سوي رفراندوم

>>ميليون ها شاخه در سياهي جنگل به سوي نور ؛ مسعود بهنود به جمع تحريم كنندگان انتخابات پيوست
>> آماري كه نشان ميدهد ايرانيان خارج نشين بيشتر طرفدار براندازي اند تا رفراندوم .
>>خيار شور يك سايت طنز دستجمعي
>> خواننده ي يار دبستاني من پاچه خوار بود ! در عوض به قول دوستي :موسيقي الله الله يكي از معروفترين آهنگهاي انقلاب را هاتف از خواننده هاي معروف لس آنجلسي خوانده كه الان از راديو و تلوزيون ايران پخش ميشود !!! اين به آن در !
>>خاتمي در دو راهي : آيا خاتمي انتخابات را برگزار مي كند ؟ جواب : حتما
>>با مقاومت مدني انتخابات فرمايشي را ناكام گذاريم ، اتحاد جمهوري خواهان ايران
>>ژيلا بني يعقوب :خون خيلي از زير خاك مانده ها ( در زلزله ) بر گردن كساني است كه مي توانستند كاري بكنند اما از روي بي برنامگي و بي تدبيري هيچ نكردند
>>خبرگزاري فرانسه با معرفي جناح راست به عنوان جناح پيروز جاده ي وابستگي را مي كوبد

۱۳۸۲ بهمن ۱۶, پنجشنبه

همدان امروز

كتيبه هاي داريوش
در پنج كيلومتري همدان واقع در دره ي گنج نامه

سيم هاي چپ وراست گند زده در تمام منظره ها


حمله ي گوگلي!

>>پايان بازي ؛ نوشته اي سخت خواندني از ابراهيم نبوي :...جمهوری اسلامی با خطری بزرگ روبرو است. خطر اين است كه ديگر سرنوشت جمهوری اسلامی برای مردم مهم نيست.... ما ملتی هستيم كه به مصدق رای داديم و وقتی عليه او كودتا شد، از او دفاع نكرديم. ما ملتی هستيم كه وقتی پيشگامان مسلح خلق و مخالفان برانداز شاه با حكومت می جنگيدند، مشغول تماشای سريال مرادبرقی بوديم و سريال صمد را می ديديم و در ضمن دماغ شاه را هم مسخره می كرديم ...حالا ديگر تنها از طريق ايجاد بن بست برای محافظه كاران و كشاندن آنان به پذيرش رفراندوم كاری نمی شود كرد...ادامه ي مطلب
>>خلا يك شبكه ي تلوزيوني ؛ برد رسانه هاي نوشتاري، حتي روزنامه، با برد يك رسانه صوتي- تصويري قابل مقايسه نيست. امتيازي كه منحصرا لاريجاني و اخوان دارند!
>>خانواده ي خميني هم به جان آمده اند ؛ خانم اشراقی نوه ي بنيان گذار جمهوري اسلامي می گويد که خود او به درخواست مادرش قصد دارد فعلا سکوت کند
>>افاضات يزدي رييس سابق قوه ي قضاييه : ما به زحمت خودمان را كنترل مي كنيم ...من دارم كم كم ناراحت مي شوم و يك دفعه عصباني مي شوم!
>>انعكاس وسيع حوادث مجلس در رسانه هاي بين المللي ؛ كاري كه بايد شد حالا هي خامنه اي در جمع ذوب شدگان روضه بخواند .
>>فتوي خامنه اي : استعفا حرام شرعي است ؛ نمونه اي ديگر از استفاده ي ابزاري از دين. همچون آچارفرانسه .
>>بم چهل روز پس از حادثه ؛ مهمترين مشکلات افسردگيهای روحی و روانی مردم است
>>ارتباط پيچش مو با فعاليت مغز ؛هيچ دقت کرده ايد چرا بعضي دانشمندان بزرگ روي سرشان موهايي آشفته و درهم و برهم داشته اند ؟
>>فرهنگ اصطلاحات خياباني ؛ در وبلاگ بچه تهرون.
>>اسم خاص براي فرزند! :چراغعل 2.1
>>يك آفلاين ناشناس با لينكي عجيب وغريب تر ؛ مقام معظم رهبري !
>>وبلاگ متحصنين از پرشين بلاگ فراري شد ؛
>>به اين آقا تبريك بايد گفت كه مخابرات وبلاگش را فيلتر كرده .در نگاهي اين نشانه ي موفقيت يك وبلاگ نويس انتقادي است كه وبلاگش تاب خودكامگان شكسته ؛ آيينه ي وبلاگ آزادي
>> حكمت نام هديه تهراني ؛ چقدر كلمه ي هديه تهراني سرچ مي شود بماند . رفتم ببينم چه خبر است كه ...
>>درخواست رهبري از صدا و سيما براي حضور 40 مليوني مردم در انتخابات
>>پيام اكبر محمدي از زندان اوين رفراندم آري، چپ و راست حكومت نه
>> قربانيان بعدي جلاد مطبوعات :روزنامه‌هاي «ياس‌نو»، «شرق»،‌ «اعتماد»، «همبستگي»، «آفتاب يزد»، «نسيم‌صبا» و «مردم‌سالاري»
>> تصوير صفحه ي نظر سنجي وزارت كشور ؛ تنها 12 درصد !
>>ديگر تيغشان نمی برد، مسعود بهنود

>>در نماز جمعه ي گذشته در حين سخنراني رفسنجاني جواني آشفته فرياد مي زند؛ او الان كجاست ؟
لينك : دنياي يك ايراني



آن دو عكس چطور بود ؟ عكاس بشو هست اين سعيد ديگر:) ؟

۱۳۸۲ بهمن ۱۳, دوشنبه



حيف سگ ...

داشتم فكر مي كردم كه مي توان با حمايت ظاهري از نمايندگان و در دست گرفتن ابتكار عمل در اين برهه ،به امتياز گيري از حكومت دست زد . به شخصه معتقدم اين فرصت هست تا ظاهرا از نمايندگان حمايت كرد و در انتخابات هم شركت نكرد. كما اينكه نظر سنجي اينترنتي وزارت كشور كه به علت آمار ضايع آن برداشته شد ، نشان داد هشتاد وپنج درصد مردم قصد راي دادن ندارند . و اين يعني اينكه هشتاد واند درصد مردم ايران زمين از اصلاح و ترميم جمهوري اسلامي نا اميد شده اند . برهه ي حساسي است . راضي كردن مردم به چيزي كمتر از آزادي كامل و دم زدن از اصطلاحات مزخرفي چون انتخابات رقابتي و ليست استصحابي و دخالت رهبري و هزار دستمال كشي ديگر... يك فريب بزرگ است .

حالا وقت امتياز گيري است . دانشجويان در اين لحظا ت با طرح خواسته هاي جامعه مي توانند انسداد سياسي را تبديل به يك پيروزي سياسي براي خود كرده و از سد ذهن نمايندگان ابن الوقت نيز عبور كنند ...

و مگر ما چه مي خواهيم ؟

جز اينكه مي گوييم كار به كاردان سپرده شود . جز اينكه مي گوييم آقاي عمامه دار محترم ! جاي شما در راس امور اقتصادي و مديريتي مملكت نيست . چرا كه شما علمش را نداريد . توانايي اش را نداريد .چرا كه ربع قرن است سدهاي شما سوراخ ، پول شما بي ارزش ، جوانان ايراني فراري ، تورم شما خانه خراب كن ، امداد رساني تان مصيبت و حرف هايتان دروغ بوده .

آقايان روحاني !! ما جسمانيان ا كه اكثريت مطلق جامعه ي ايران را تشكيل مي دهيم ، به خوبي به خاطر داريم قطر كمر وگردن وشكم شما حضرات در سه دهه قبل را . روضه خواني ها و التماس دعاها يتان براي يك پول سياه را كدام

آقايان سابقا محترم ! حا مله ايد ؟!! يا اينكه درد وغصه ي چند مليون بيكار وفاحشه و زاغه نشين اينگونه شكم هايتان به بر آورده و صورت ها يتان گل انداخته . زهد وتقوي و سنگ لحد و قيامت و همه ي آنها كه بر منبر گفتيد چه شد؟

بي پيرايه مي گويم دروغ گفته ايد . آري شما دروغ گفته ايد و اين در تك تك كلمات هر ايراني از درد پيداست . سر در برف كرده ، شهرها براي جشن هاي بيست وپنج ساله آذين ميكنيد . عروسك رقصاني محمد رضا پهلوي و فرح ونصيري مي كنيد حال آنكه آن مستبدان ، شما رو سفيد كرده ايد . به حق وحقيقت دروغ گفته ايد كه نمي گويم همچون سگ ، كه بيچاره سگ ...